به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذشت

2200عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذشت
آتش رشک چو آب از سر پروانه گذشت
شکوه کفر است از او گرنه بیان می کردم
کاشنایی زمن امروز چو بیگانه گذشت
تیره آن بزم که بی شمع رخ ساقی بود
تلخ آن عمر که بی گردش پیمانه گذشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 2شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...3شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 4شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 5شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 6شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 7شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 8شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...9شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 10شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 11شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 12شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 13شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...14شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...15شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 16شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 17شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...18شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 19شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 20شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 21شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 22شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 23شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 24شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 25شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 26شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 27شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 28شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...29شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...30شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 31شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 32شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 33شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 34شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...35شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...36شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 37شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 38شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 39شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 40شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 41شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 42شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 43شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 44شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 45شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 46شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...47شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 48شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...49شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 50شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 51شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 52شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 53شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...54شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 55شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...56شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...57شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...58شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 59شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 60شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 61شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...62شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 63شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 64شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 65شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 66شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...67شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...68شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 69شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 70شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...71شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 72شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 73شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 74شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...75شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 76شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 77شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...78شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...79شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 80شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 81شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 82شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 83شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...84شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 85شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 86شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 87شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 88شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 89شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 90شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...91شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 92شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 93شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 94شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 95شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...96شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 97شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...98شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 99شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 100شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 101شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 102شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 103شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...104شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 105شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...106شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 107شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 108شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 109شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 110شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 111شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 112شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 113شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 114شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 115شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...116شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...117شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...118شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 119شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...120شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 121شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 122شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 123شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 124شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...125شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 126شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 127شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 128شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 129شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...130شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 131شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 132شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...133شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...134شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...135شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 136شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 137شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 138شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 139شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 140شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...141شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 142شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...143شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 144شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 145شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...146شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 147شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 148شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...149شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 150شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 151شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 152شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...153شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 154شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...155شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...156شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 157شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 158شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 159شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 160شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...161شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 162شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 163شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...164شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 165شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...166شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...167شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 168شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 169شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ