به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کرد

2430عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کرد
عکس رویت شیشه آیینه را پر باده کرد
نسخه بینایی ای می خواست بهر روزگار
مصلحت بینی که لوح خاطرم را ساده کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 2شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...3شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 4شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 5شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 6شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 7شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 8شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 9شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...10شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 11شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 12شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 13شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 14شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...15شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 16شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...17شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 18شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 19شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 20شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 21شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 22شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...23شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 24شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...25شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 26شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 27شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 28شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 29شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 30شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 31شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 32شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 33شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 34شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...35شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...36شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...37شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 38شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...39شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 40شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 41شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 42شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 43شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...44شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 45شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 46شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 47شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 48شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...49شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 50شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 51شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...52شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...53شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...54شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 55شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 56شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 57شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 58شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 59شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...60شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 61شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...62شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 63شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 64شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...65شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 66شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 67شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...68شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 69شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 70شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 71شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...72شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 73شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...74شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...75شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 76شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 77شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 78شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 79شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...80شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 81شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 82شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...83شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 84شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...85شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...86شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 87شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 88شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ