به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت

2170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در شب آدینه بزم حال می باید گرفت
صبح شنبه جام مالامال می باید گرفت
نوبهاری می رسد خوش جلوه چون طاوس مست
می پرستان عید استقبال می باید گرفت
گه برای دوستان گه از برای دشمنان
هر چه آید بر زبانها فال می باید گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 2شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 3شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 4شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 5شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...6شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...7شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 8شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 9شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...10شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 11شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 12شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 13شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 14شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 15شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 16شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 17شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 18شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 19شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 20شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...21شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...22شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 23شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 24شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 25شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 26شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...27شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...28شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 29شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 30شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 31شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 32شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 33شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 34شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 35شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 36شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 37شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 38شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...39شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 40شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...41شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 42شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 43شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 44شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 45شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...46شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 47شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...48شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...49شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...50شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 51شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 52شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 53شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...54شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 55شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 56شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 57شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 58شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...59شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...60شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 61شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 62شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...63شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 64شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 65شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 66شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...67شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 68شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 69شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...70شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...71شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 72شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 73شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 74شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 75شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...76شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 77شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 78شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 79شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 80شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 81شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 82شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...83شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 84شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 85شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 86شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 87شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...88شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 89شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...90شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 91شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 92شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 93شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 94شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 95شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...96شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 97شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...98شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 99شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 100شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 101شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 102شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 103شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 104شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 105شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 106شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 107شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...108شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...109شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...110شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 111شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...112شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 113شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 114شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 115شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 116شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...117شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 118شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 119شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 120شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 121شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...122شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 123شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 124شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...125شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...126شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...127شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 128شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 129شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 130شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 131شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 132شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...133شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 134شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...135شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 136شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 137شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...138شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 139شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 140شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...141شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 142شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 143شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 144شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...145شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 146شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...147شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...148شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 149شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 150شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 151شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 152شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...153شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 154شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 155شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...156شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 157شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...158شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...159شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 160شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 161شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ