به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخندد

2390عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخندد
غنچه صد برگ عیش از سایه صهبا بخندد
بیدل ما در گلستان وفا کی می تواند
شبنمی پنهان بگرید غنچه ای رسوا بخندد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 2شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...3شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 4شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 5شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 6شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 7شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...8شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 9شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...10شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...11شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...12شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 13شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 14شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 15شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...16شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 17شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 18شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 19شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 20شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...21شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...22شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 23شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 24شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...25شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 26شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 27شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 28شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...29شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 30شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 31شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...32شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...33شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 34شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 35شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 36شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 37شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...38شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 39شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 40شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 41شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 42شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 43شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 44شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...45شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 46شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 47شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 48شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 49شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...50شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 51شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...52شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 53شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 54شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 55شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 56شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 57شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...58شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 59شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...60شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 61شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 62شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 63شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 64شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 65شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 66شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 67شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 68شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 69شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...70شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...71شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...72شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 73شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...74شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 75شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 76شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 77شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 78شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...79شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 80شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 81شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 82شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 83شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...84شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 85شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 86شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...87شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...88شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...89شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 90شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 91شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 92شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 93شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 94شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...95شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 96شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...97شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 98شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 99شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...100شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 101شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 102شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...103شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 104شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 105شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 106شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...107شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 108شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...109شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...110شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 111شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 112شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 113شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 114شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...115شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 116شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 117شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...118شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 119شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...120شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...121شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 122شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 123شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ