به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد

2800عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دلی به خاک ره انتظار می بندد
ز گرد خویش چمن را نگار می بندد
کلید باغ دل میکشان نسیم گل است
طلسم توبه به نام بهار می بندد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...2شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 3شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...4شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 5شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 6شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 7شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 8شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...9شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 10شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...11شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...12شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...13شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 14شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 15شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 16شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...17شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 18شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 19شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 20شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 21شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...22شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...23شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 24شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 25شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...26شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 27شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 28شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 29شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...30شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 31شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 32شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...33شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...34شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 35شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 36شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 37شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 38شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...39شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 40شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 41شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 42شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 43شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 44شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 45شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...46شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 47شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 48شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 49شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 50شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...51شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 52شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...53شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 54شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 55شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 56شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 57شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 58شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...59شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 60شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...61شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 62شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 63شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 64شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 65شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 66شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 67شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 68شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 69شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 70شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...71شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...72شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...73شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 74شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...75شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 76شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 77شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 78شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 79شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...80شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 81شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 82شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 83شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 84شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...85شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 86شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 87شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...88شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...89شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...90شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 91شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 92شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 93شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 94شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 95شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...96شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 97شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...98شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 99شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 100شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...101شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 102شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 103شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...104شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 105شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 106شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 107شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...108شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 109شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...110شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...111شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 112شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 113شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 114شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 115شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...116شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 117شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 118شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...119شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 120شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...121شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...122شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 123شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 124شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ