به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد

2290عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل اگر شیفته موجه ساغر گردد
رویش از قبله ابروی بتان برگردد
دست خورده است قدح گر همه جمشید بود
خانه زاد است گر آیینه سکندر گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...2شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 3شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 4شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 5شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 6شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 7شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 8شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 9شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 10شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 11شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 12شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...13شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 14شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...15شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 16شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 17شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 18شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 19شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...20شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 21شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...22شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...23شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...24شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 25شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 26شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 27شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...28شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 29شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 30شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 31شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 32شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...33شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...34شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 35شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 36شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...37شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 38شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 39شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 40شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...41شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 42شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 43شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...44شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...45شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 46شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 47شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 48شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 49شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...50شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 51شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 52شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 53شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 54شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 55شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 56شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...57شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 58شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 59شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 60شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 61شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...62شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 63شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...64شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 65شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 66شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 67شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 68شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 69شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...70شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 71شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...72شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 73شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 74شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 75شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 76شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 77شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 78شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 79شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 80شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 81شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...82شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...83شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...84شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 85شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...86شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 87شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 88شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 89شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 90شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...91شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 92شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 93شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 94شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 95شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...96شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 97شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 98شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...99شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...100شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...101شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 102شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 103شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 104شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 105شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 106شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...107شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 108شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...109شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 110شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 111شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...112شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 113شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 114شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...115شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 116شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 117شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 118شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...119شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 120شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...121شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...122شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 123شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 124شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 125شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 126شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...127شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 128شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 129شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...130شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 131شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...132شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...133شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 134شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 135شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ