به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گردد

2410عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گردد
در این گلشن اگر یک غنچه امید وا گردد
نظر تنگی است این گردون که با وسعت نمی سازد
به تنگ آید دل گرمی اگر مطلب روا گردد
کمانداری است بیرحمی که زورش کس نمی داند
چه دلها می برد بیگانه ای تا آشنا گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...2شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...3شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 4شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 5شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 6شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 7شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 8شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 9شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 10شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 11شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 12شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 13شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...14شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 15شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...16شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 17شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 18شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 19شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 20شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...21شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 22شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...23شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...24شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...25شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 26شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 27شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 28شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...29شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 30شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 31شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 32شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 33شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...34شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...35شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 36شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 37شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...38شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 39شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 40شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 41شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...42شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 43شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 44شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...45شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...46شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 47شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 48شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 49شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 50شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...51شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 52شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 53شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 54شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 55شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 56شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 57شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...58شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 59شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 60شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 61شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 62شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...63شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 64شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...65شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 66شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 67شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 68شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 69شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 70شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...71شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 72شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...73شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 74شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 75شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 76شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 77شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 78شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 79شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 80شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 81شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 82شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...83شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...84شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...85شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 86شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...87شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 88شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 89شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 90شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 91شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...92شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 93شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 94شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 95شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 96شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...97شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 98شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 99شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...100شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...101شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...102شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 103شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 104شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 105شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 106شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 107شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...108شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 109شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...110شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 111شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 112شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...113شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 114شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 115شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...116شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 117شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 118شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 119شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...120شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 121شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...122شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...123شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 124شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 125شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 126شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 127شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...128شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 129شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 130شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...131شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 132شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...133شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...134شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 135شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 136شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ