به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد

2420عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل ز سودای کسی بی غم مباد
بی خیالت خاطرم خرم مباد
هر کجا ماندم ز پا دستم گرفت
سایه عشق از سر من کم مباد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 2شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 3شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 4شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 5شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 6شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 7شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 8شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 9شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 10شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...11شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...12شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 13شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 14شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 15شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 16شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...17شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...18شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 19شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 20شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 21شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 22شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 23شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 24شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 25شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 26شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 27شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 28شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...29شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 30شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...31شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 32شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 33شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 34شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 35شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...36شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 37شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...38شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...39شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...40شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 41شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 42شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 43شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...44شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 45شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 46شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 47شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 48شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...49شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...50شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 51شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 52شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...53شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 54شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 55شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 56شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...57شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 58شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 59شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...60شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...61شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 62شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 63شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 64شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 65شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...66شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 67شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 68شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 69شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 70شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 71شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 72شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...73شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 74شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 75شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 76شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 77شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...78شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 79شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...80شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 81شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 82شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 83شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 84شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 85شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...86شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 87شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...88شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 89شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 90شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 91شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 92شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 93شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 94شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 95شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 96شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 97شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...98شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...99شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...100شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 101شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...102شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 103شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 104شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 105شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 106شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...107شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 108شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 109شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 110شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 111شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...112شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 113شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 114شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...115شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...116شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...117شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 118شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 119شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 120شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 121شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 122شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...123شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 124شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...125شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 126شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 127شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...128شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 129شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 130شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...131شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 132شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 133شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 134شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...135شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 136شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...137شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...138شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 139شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 140شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 141شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 142شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...143شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 144شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 145شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...146شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 147شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...148شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...149شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 150شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 151شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ