به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت

2270عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت
ز رشک دیده چه گویم به دل چه حال گذشت
به گلشنی که درآید به جلوه نخل قدش
چو ابر از سر سرو، آب انفعال گذشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...2شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 3شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...4شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 5شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 6شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 7شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 8شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 9شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...10شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 11شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 12شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 13شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 14شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...15شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...16شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 17شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 18شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...19شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 20شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 21شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 22شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 23شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 24شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 25شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 26شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 27شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 28شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 29شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...30شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...31شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 32شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 33شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 34شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 35شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...36شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...37شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 38شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 39شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 40شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 41شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 42شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 43شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 44شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 45شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 46شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 47شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...48شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 49شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...50شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 51شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 52شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 53شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 54شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...55شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 56شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...57شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...58شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...59شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 60شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 61شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 62شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...63شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 64شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 65شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 66شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 67شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...68شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...69شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 70شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 71شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...72شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 73شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 74شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 75شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...76شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 77شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 78شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...79شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...80شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 81شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 82شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 83شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 84شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...85شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 86شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 87شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 88شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 89شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 90شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 91شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...92شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 93شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 94شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 95شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 96شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...97شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 98شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...99شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 100شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 101شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 102شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 103شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 104شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...105شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 106شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...107شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 108شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 109شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 110شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 111شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 112شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 113شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 114شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 115شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 116شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...117شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...118شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...119شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 120شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...121شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 122شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 123شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 124شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 125شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...126شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 127شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 128شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 129شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 130شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...131شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 132شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 133شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...134شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...135شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...136شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 137شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 138شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 139شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 140شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 141شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...142شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 143شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...144شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 145شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 146شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...147شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 148شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 149شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...150شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 151شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 152شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 153شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...154شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 155شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...156شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...157شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 158شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 159شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 160شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 161شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...162شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 163شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 164شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...165شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 166شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...167شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...168شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 169شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 170شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ