به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت

2470عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت
راز پنهان دو عالم از دل ما فاش گشت
دخل عالم نیست خرج چشم گریان را کفاف
بارها در دور اشکم آسمان قلاش گشت
اعتبارم کمتر از ویرانه ای شد آه آه
زانکه نتوانم گهی بر گرد آن سرفاش گشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...2شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 3شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 4شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 5شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 6شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 7شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...8شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 9شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 10شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 11شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 12شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...13شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...14شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 15شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 16شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...17شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 18شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 19شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 20شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 21شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 22شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 23شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 24شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 25شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 26شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 27شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...28شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...29شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 30شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 31شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 32شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 33شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...34شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...35شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 36شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 37شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 38شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 39شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 40شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 41شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 42شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 43شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 44شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 45شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...46شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 47شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...48شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 49شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 50شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 51شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 52شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...53شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 54شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...55شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...56شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...57شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 58شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 59شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 60شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...61شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 62شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 63شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 64شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 65شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...66شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...67شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 68شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 69شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...70شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 71شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 72شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 73شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...74شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 75شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 76شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...77شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...78شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 79شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 80شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 81شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 82شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...83شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 84شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 85شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 86شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 87شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 88شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 89شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...90شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 91شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 92شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 93شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 94شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...95شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 96شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...97شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 98شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 99شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 100شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 101شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 102شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...103شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 104شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...105شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 106شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 107شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 108شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 109شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 110شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 111شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 112شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 113شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 114شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...115شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...116شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...117شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 118شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...119شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 120شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 121شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 122شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 123شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...124شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 125شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 126شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 127شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 128شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...129شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 130شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 131شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...132شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...133شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...134شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 135شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 136شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 137شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 138شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 139شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...140شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 141شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...142شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 143شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 144شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...145شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 146شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 147شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...148شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 149شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 150شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 151شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...152شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 153شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...154شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...155شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 156شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 157شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 158شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 159شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...160شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 161شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 162شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...163شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 164شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...165شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...166شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 167شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 168شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ