به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است

2240عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

درد دوا فروش طبیب دل من است
بیتابی سپند شکیب دل من است
هرکس به قدر حوصله خویش می برد
کیفیت نگاه نصیب دل من است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 2شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 3شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 4شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 5شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...6شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 7شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 8شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 9شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...10شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...11شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 12شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...13شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 14شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...15شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 16شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 17شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...18شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...19شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 20شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...21شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...22شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 23شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 24شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 25شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...26شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 27شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 28شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 29شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 30شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 31شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 32شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...33شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 34شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...35شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 36شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...37شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 38شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 39شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 40شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 41شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 42شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 43شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 44شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 45شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 46شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...47شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 48شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...49شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 50شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 51شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 52شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 53شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 54شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 55شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 56شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 57شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 58شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 59شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 60شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 61شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 62شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 63شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 64شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...65شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 66شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...67شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 68شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 69شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 70شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 71شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 72شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...73شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 74شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 75شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 76شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 77شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...78شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...79شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 80شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 81شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...82شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 83شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 84شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 85شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 86شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 87شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 88شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 89شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 90شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 91شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 92شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...93شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...94شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 95شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 96شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 97شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 98شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...99شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...100شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 101شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 102شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 103شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 104شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 105شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 106شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 107شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 108شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 109شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 110شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...111شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 112شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...113شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 114شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 115شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 116شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 117شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...118شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 119شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...120شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...121شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...122شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 123شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 124شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 125شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...126شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 127شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 128شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 129شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 130شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...131شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...132شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 133شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 134شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...135شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 136شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 137شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 138شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...139شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 140شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 141شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...142شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...143شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 144شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 145شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 146شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 147شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...148شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 149شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 150شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 151شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 152شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 153شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 154شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...155شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 156شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 157شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 158شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 159شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...160شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 161شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...162شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 163شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 164شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 165شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 166شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 167شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...168شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 169شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...170شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 171شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 172شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 173شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 174شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 175شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 176شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 177شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 178شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 179شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...180شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...181شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...182شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 183شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...184شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 185شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 186شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 187شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 188شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...189شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 190شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 191شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 192شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 193شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...194شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 195شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 196شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...197شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...198شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...199شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 200شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 201شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 202شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 203شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 204شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...205شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 206شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...207شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 208شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 209شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...210شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 211شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 212شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...213شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 214شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 215شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 216شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...217شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 218شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...219شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...220شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 221شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 222شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 223شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 224شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...225شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 226شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 227شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...228شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 229شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...230شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...231شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 232شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 233شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ