به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست

2480عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست
بیدرد را گمان که دلم در گداز نیست
چون عشق گرم شد نشناسد جوان و پیر
گل را به بزم شعله زخار امتیاز نیست
گر چشم عاشق است کزو به شکاف گور
بر روی دل دری که ز زخم تو باز نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 2شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 3شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 4شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 5شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 6شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 7شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 8شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 9شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 10شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 11شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 12شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...13شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 14شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...15شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 16شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 17شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 18شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 19شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 20شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...21شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 22شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 23شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 24شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 25شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...26شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...27شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 28شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 29شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...30شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 31شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 32شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 33شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 34شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 35شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 36شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 37شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 38شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 39شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 40شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...41شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...42شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 43شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 44شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 45شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 46شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...47شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...48شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 49شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 50شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 51شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 52شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 53شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 54شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 55شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 56شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 57شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 58شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...59شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 60شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...61شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 62شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 63شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 64شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 65شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...66شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 67شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...68شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...69شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...70شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 71شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 72شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 73شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...74شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 75شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 76شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 77شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 78شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...79شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...80شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 81شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 82شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...83شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 84شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 85شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 86شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...87شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 88شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 89شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...90شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...91شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 92شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 93شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 94شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 95شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...96شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 97شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 98شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 99شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 100شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 101شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 102شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...103شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 104شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 105شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 106شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 107شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...108شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 109شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...110شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 111شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 112شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 113شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 114شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 115شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...116شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 117شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...118شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 119شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 120شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 121شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 122شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 123شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 124شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 125شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 126شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 127شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...128شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...129شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...130شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 131شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...132شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 133شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 134شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 135شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 136شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...137شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 138شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 139شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 140شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 141شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...142شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 143شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 144شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...145شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...146شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...147شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 148شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 149شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 150شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 151شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 152شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...153شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 154شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...155شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 156شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 157شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...158شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 159شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 160شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...161شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 162شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 163شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 164شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...165شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 166شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...167شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...168شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 169شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 170شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 171شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 172شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...173شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 174شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 175شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...176شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 177شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...178شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...179شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 180شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 181شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ