به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست

2270عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هر کس از خیال نگاه تو دور نیست
گر حور آیدش به نظر بی قصور نیست
داد دل از نهفتن رازی توان گرفت
در کار عشق ناله و آهی ضرور نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 2شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 3شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 4شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 5شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 6شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 7شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 8شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 9شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 10شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 11شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 12شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 13شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...14شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 15شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...16شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 17شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 18شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 19شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 20شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 21شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...22شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 23شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 24شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 25شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 26شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...27شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...28شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 29شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 30شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...31شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 32شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 33شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 34شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 35شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 36شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 37شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 38شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 39شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 40شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 41شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...42شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...43شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 44شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 45شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 46شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 47شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...48شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...49شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 50شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 51شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 52شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 53شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 54شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 55شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 56شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 57شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 58شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 59شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...60شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 61شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...62شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 63شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 64شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 65شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 66شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...67شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 68شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...69شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...70شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...71شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 72شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 73شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 74شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...75شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 76شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 77شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 78شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 79شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...80شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...81شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 82شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 83شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...84شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 85شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 86شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 87شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...88شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 89شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 90شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...91شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...92شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 93شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 94شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 95شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 96شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...97شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 98شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 99شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 100شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 101شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 102شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 103شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...104شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 105شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 106شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 107شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 108شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...109شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 110شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...111شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 112شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 113شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 114شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 115شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 116شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...117شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 118شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...119شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 120شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 121شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 122شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 123شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 124شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 125شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 126شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 127شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 128شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...129شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...130شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...131شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 132شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...133شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 134شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 135شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 136شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 137شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...138شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 139شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 140شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 141شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 142شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...143شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 144شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 145شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...146شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...147شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...148شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 149شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 150شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 151شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 152شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 153شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...154شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 155شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...156شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 157شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 158شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...159شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 160شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 161شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...162شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 163شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 164شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 165شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...166شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 167شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...168شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...169شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 170شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 171شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 172شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 173شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...174شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 175شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 176شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...177شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 178شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...179شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...180شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 181شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 182شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ