به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است

2160عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است
جام و کدوی باده پرستان جم و کی است
گو با دو دست پاس سر خود نگاه دار
چون عینک آنکه چشم حسودیش در پی است
مردانه گر ز وادی سر بگذرد کسی
هر نقش پای همت او حاتم طی است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 2شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 3شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 4شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 5شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...6شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 7شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...8شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 9شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...10شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 11شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 12شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 13شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 14شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 15شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 16شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 17شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 18شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 19شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...20شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 21شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...22شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 23شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 24شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 25شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 26شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 27شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 28شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 29شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 30شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 31شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 32شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 33شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 34شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 35شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 36شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 37شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...38شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 39شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...40شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 41شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 42شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 43شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 44شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 45شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...46شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 47شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 48شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 49شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 50شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...51شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...52شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 53شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 54شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...55شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 56شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 57شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 58شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 59شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 60شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 61شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 62شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 63شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 64شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 65شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...66شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...67شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 68شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 69شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 70شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 71شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...72شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...73شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 74شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 75شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 76شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 77شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 78شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 79شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 80شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 81شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 82شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 83شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...84شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 85شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...86شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 87شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 88شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 89شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 90شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...91شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 92شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...93شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...94شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...95شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 96شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 97شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 98شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...99شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 100شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 101شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 102شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 103شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...104شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...105شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 106شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 107شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...108شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 109شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 110شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 111شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...112شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 113شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 114شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...115شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...116شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 117شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 118شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 119شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 120شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...121شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 122شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 123شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 124شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 125شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 126شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 127شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...128شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 129شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 130شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 131شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 132شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...133شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 134شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...135شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 136شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 137شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 138شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 139شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 140شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...141شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 142شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...143شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 144شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 145شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 146شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 147شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 148شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 149شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 150شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 151شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 152شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...153شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...154شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...155شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 156شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...157شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 158شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 159شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 160شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 161شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...162شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 163شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 164شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 165شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 166شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...167شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 168شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 169شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...170شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...171شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...172شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 173شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 174شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 175شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 176شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 177شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...178شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 179شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...180شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 181شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 182شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...183شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 184شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 185شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...186شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 187شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 188شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 189شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...190شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 191شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...192شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...193شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 194شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 195شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 196شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 197شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...198شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 199شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 200شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...201شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 202شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...203شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...204شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 205شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 206شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ