به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام چیست

2180عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام چیست
شعله آرام دلم گردید حرف خام چیست
گرد جولان سمندی صید هوشم کرده است
آن گرفتارم که نشناسم قفس یا دام چیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 2شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...3شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 4شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...5شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 6شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 7شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 8شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 9شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 10شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 11شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 12شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 13شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 14شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 15شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 16شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 17شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 18شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 19شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 20شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...21شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 22شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...23شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 24شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 25شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 26شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 27شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 28شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...29شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 30شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 31شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 32شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 33شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...34شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...35شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 36شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 37شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...38شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 39شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 40شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 41شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 42شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 43شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 44شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 45شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 46شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 47شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 48شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...49شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...50شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 51شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 52شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 53شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 54شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...55شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...56شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 57شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 58شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 59شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 60شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 61شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 62شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 63شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 64شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 65شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 66شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...67شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 68شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...69شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 70شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 71شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 72شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 73شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...74شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 75شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...76شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...77شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...78شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 79شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 80شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 81شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...82شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 83شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 84شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 85شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 86شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...87شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...88شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 89شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 90شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...91شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 92شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 93شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 94شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...95شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 96شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 97شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...98شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...99شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 100شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 101شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 102شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 103شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...104شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 105شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 106شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 107شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 108شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 109شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 110شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...111شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 112شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 113شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 114شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 115شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...116شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 117شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...118شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 119شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 120شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 121شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 122شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 123شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...124شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 125شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...126شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 127شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 128شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 129شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 130شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 131شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 132شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 133شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 134شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 135شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...136شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...137شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...138شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 139شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...140شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 141شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 142شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 143شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 144شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...145شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 146شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 147شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 148شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 149شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...150شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 151شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 152شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...153شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...154شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...155شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 156شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 157شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 158شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 159شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 160شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...161شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 162شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...163شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 164شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 165شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...166شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 167شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 168شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...169شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 170شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 171شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 172شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...173شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 174شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...175شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...176شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 177شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 178شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 179شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 180شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...181شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 182شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 183شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...184شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 185شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...186شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...187شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 188شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 189شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ