به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست

2440عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست
شمشاد بنده تو رعونت غلام کیست
بی جلوه خوشخرامی و بی خنده خوش نمک
سرو و گل از تو بلبل و قمری به دام کیست
مستی ندیده ام که سراغی نکره ام
یاران طلسم توبه شکستن به نام کیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 2شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 3شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 4شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 5شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 6شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 7شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 8شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 9شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 10شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 11شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 12شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 13شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 14شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 15شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 16شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...17شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 18شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...19شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 20شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 21شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 22شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 23شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 24شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...25شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 26شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 27شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 28شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 29شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...30شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...31شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 32شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 33شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...34شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 35شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 36شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 37شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 38شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 39شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 40شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 41شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 42شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 43شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 44شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...45شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...46شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 47شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 48شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 49شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 50شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...51شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...52شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 53شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 54شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 55شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 56شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 57شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 58شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 59شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 60شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 61شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 62شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...63شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 64شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...65شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 66شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 67شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 68شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 69شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...70شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 71شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...72شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...73شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...74شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 75شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 76شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 77شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...78شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 79شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 80شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 81شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 82شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...83شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...84شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 85شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 86شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...87شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 88شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 89شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 90شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...91شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 92شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 93شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...94شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...95شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 96شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 97شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 98شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 99شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...100شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 101شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 102شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 103شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 104شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 105شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 106شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...107شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 108شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 109شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 110شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 111شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...112شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 113شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...114شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 115شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 116شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 117شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 118شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 119شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...120شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 121شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...122شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 123شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 124شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 125شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 126شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 127شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 128شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 129شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 130شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 131شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...132شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...133شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...134شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 135شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...136شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 137شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 138شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 139شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 140شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...141شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 142شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 143شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 144شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 145شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...146شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 147شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 148شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...149شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...150شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...151شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 152شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 153شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 154شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 155شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 156شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...157شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 158شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...159شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 160شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 161شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...162شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 163شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 164شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...165شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 166شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 167شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 168شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...169شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 170شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...171شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...172شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 173شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 174شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 175شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 176شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...177شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 178شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 179شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...180شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 181شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...182شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...183شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 184شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 185شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ