به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست

2200عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل از خواری ببالد عزتش هست
خریداری ندارد قیمتش هست
کف خاکی کزان فرسوده تر نیست
سرشت ذره کی در طینتش هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 2شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 3شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 4شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 5شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 6شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 7شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 8شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...9شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 10شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...11شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 12شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 13شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 14شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 15شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 16شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 17شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 18شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 19شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 20شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 21شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 22شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 23شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 24شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 25شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 26شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...27شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 28شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...29شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 30شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 31شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 32شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 33شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 34شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...35شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 36شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 37شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 38شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 39شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...40شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...41شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 42شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 43شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...44شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 45شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 46شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 47شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 48شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 49شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 50شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 51شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 52شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 53شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 54شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...55شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...56شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 57شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 58شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 59شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 60شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...61شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...62شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 63شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 64شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 65شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 66شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 67شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 68شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 69شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 70شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 71شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 72شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...73شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 74شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...75شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 76شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 77شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 78شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 79شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...80شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 81شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...82شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...83شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...84شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 85شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 86شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 87شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...88شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 89شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 90شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 91شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 92شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...93شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...94شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 95شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 96شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...97شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 98شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 99شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 100شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...101شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 102شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 103شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...104شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...105شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 106شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 107شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 108شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 109شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...110شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 111شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 112شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 113شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 114شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 115شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 116شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...117شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 118شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 119شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 120شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 121شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...122شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 123شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...124شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 125شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 126شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 127شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 128شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 129شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...130شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 131شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...132شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 133شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 134شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 135شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 136شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 137شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 138شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 139شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 140شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 141شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...142شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...143شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...144شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 145شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...146شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 147شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 148شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 149شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 150شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...151شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 152شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 153شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 154شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 155شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...156شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 157شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 158شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...159شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...160شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...161شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 162شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 163شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 164شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 165شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 166شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...167شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 168شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...169شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 170شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 171شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...172شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 173شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 174شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...175شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 176شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 177شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 178شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...179شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 180شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...181شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...182شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 183شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 184شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 185شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 186شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...187شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 188شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 189شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...190شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 191شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...192شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...193شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 194شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 195شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ