به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است

2350عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

باغها از سایه ابر بهاری دیده است
دیده ما صرفه ها در گریه باری دیده است
گردبادش در نظر آید بناهای بلند
بسکه عبرت در جهان بی اعتباری دیده است
چشم خواب آلود این دانه آب گوهر است
عشق پر فیضی ز کسب خاکساری دیده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...2شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 3شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 4شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 5شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 6شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 7شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 8شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...9شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 10شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...11شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 12شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...13شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 14شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 15شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 16شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 17شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 18شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 19شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 20شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 21شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 22شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...23شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 24شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...25شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 26شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 27شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 28شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 29شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 30شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 31شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 32شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 33شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 34شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 35شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 36شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 37شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 38شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 39شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 40شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...41شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 42شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...43شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 44شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 45شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 46شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 47شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 48شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...49شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 50شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 51شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 52شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 53شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...54شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...55شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 56شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 57شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...58شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 59شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 60شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 61شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 62شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 63شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 64شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 65شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 66شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 67شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 68شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...69شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...70شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 71شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 72شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 73شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 74شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...75شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...76شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 77شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 78شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 79شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 80شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 81شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 82شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 83شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 84شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 85شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 86شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...87شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 88شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...89شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 90شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 91شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 92شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 93شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...94شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 95شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...96شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...97شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...98شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 99شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 100شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 101شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...102شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 103شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 104شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 105شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 106شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...107شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...108شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 109شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 110شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...111شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 112شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 113شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 114شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...115شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 116شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 117شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...118شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...119شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 120شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 121شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 122شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 123شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...124شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 125شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 126شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 127شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 128شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 129شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 130شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...131شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 132شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 133شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 134شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 135شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...136شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 137شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...138شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 139شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 140شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 141شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 142شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 143شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...144شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 145شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...146شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 147شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 148شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 149شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 150شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 151شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 152شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 153شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 154شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 155شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...156شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...157شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...158شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 159شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...160شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 161شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 162شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 163شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 164شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...165شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 166شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 167شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 168شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 169شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...170شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 171شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 172شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...173شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...174شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...175شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 176شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 177شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 178شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 179شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 180شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...181شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 182شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...183شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 184شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 185شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...186شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 187شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 188شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...189شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 190شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 191شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 192شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...193شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 194شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...195شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...196شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 197شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 198شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 199شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 200شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...201شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 202شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 203شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...204شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 205شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...206شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...207شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 208شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 209شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ