به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس است

2380عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس است
جلوه برگ گلی در دامن گلچین بس است
سبزه نورس برون آمد گل خودرو دمید
نوبهار از انتظارت پیر شد تمکین بس است
بلبل و قمری نیم، چشمم به گل یا سرو نیست
از تماشای بهارم جلوه رنگین بس است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 2شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...3شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 4شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 5شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 6شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 7شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 8شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 9شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 10شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 11شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 12شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 13شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...14شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 15شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 16شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 17شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 18شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 19شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 20شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 21شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 22شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 23شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 24شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 25شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 26شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 27شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 28شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 29شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...30شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 31شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 32شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 33شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...34شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...35شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 36شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...37شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 38شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...39شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 40شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 41شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...42شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...43شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 44شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...45شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...46شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 47شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 48شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 49شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...50شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 51شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 52شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 53شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 54شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 55شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 56شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...57شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 58شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...59شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 60شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...61شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 62شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 63شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 64شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 65شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 66شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 67شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 68شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 69شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 70شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...71شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 72شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...73شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 74شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 75شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 76شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 77شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 78شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 79شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 80شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 81شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 82شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 83شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 84شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 85شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 86شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 87شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 88شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...89شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 90شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...91شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 92شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 93شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 94شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 95شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 96شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...97شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 98شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 99شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 100شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 101شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...102شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...103شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 104شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 105شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...106شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 107شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 108شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 109شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 110شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 111شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 112شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 113شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 114شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 115شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 116شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...117شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...118شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 119شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 120شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 121شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 122شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...123شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...124شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 125شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 126شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 127شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 128شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 129شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 130شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 131شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 132شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 133شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 134شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...135شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 136شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...137شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 138شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 139شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 140شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 141شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...142شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 143شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...144شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...145شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...146شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 147شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 148شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 149شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...150شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 151شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 152شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 153شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 154شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...155شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...156شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 157شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 158شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...159شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 160شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 161شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 162شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...163شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 164شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 165شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...166شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...167شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 168شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 169شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 170شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 171شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...172شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 173شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 174شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 175شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 176شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 177شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 178شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...179شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 180شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 181شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 182شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 183شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...184شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 185شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...186شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 187شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 188شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 189شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 190شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 191شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...192شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 193شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...194شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 195شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 196شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 197شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 198شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 199شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 200شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 201شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 202شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 203شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...204شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...205شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...206شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 207شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...208شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 209شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 210شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 211شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 212شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...213شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 214شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 215شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 216شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 217شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...218شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 219شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 220شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...221شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...222شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...223شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 224شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 225شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 226شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 227شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 228شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...229شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 230شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...231شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 232شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 233شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...234شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 235شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 236شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...237شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 238شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 239شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 240شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...241شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 242شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...243شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...244شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 245شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 246شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 247شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 248شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...249شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 250شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 251شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...252شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 253شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...254شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...255شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 256شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 257شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ