به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است

2020عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عالم تمام شرح جگر خواری دل است
تفسیر نقطه ای که ز پرگاری دل است
خون می چکد ز قصه ام امشب حذر کنید
چنگ محبت است و گرفتاری دل است
دیوانگی به گرد غبارم نمی رسد
این نشئه درد ساغر سرشاری دل است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 2شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 3شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 4شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 5شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...6شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 7شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 8شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 9شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 10شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 11شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 12شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 13شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 14شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 15شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 16شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 17شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 18شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 19شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 20شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 21شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...22شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 23شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 24شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 25شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...26شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...27شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 28شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...29شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 30شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...31شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 32شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 33شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...34شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...35شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 36شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...37شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...38شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 39شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 40شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 41شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...42شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 43شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 44شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 45شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 46شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 47شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 48شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...49شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 50شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...51شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 52شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...53شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 54شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 55شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 56شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 57شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 58شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 59شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 60شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 61شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 62شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...63شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 64شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...65شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 66شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 67شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 68شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 69شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 70شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 71شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 72شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 73شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 74شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 75شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 76شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 77شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 78شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 79شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 80شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...81شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 82شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...83شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 84شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 85شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 86شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 87شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 88شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...89شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 90شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 91شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 92شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 93شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...94شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...95شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 96شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 97شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...98شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 99شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 100شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 101شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 102شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 103شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 104شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 105شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 106شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 107شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 108شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...109شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...110شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 111شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 112شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 113شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 114شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...115شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...116شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 117شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 118شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 119شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 120شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 121شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 122شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 123شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 124شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 125شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 126شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...127شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 128شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...129شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 130شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 131شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 132شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 133شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...134شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 135شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...136شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...137شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...138شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 139شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 140شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 141شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...142شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 143شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 144شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 145شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 146شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...147شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...148شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 149شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 150شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...151شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 152شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 153شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 154شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...155شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 156شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 157شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...158شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...159شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 160شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 161شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 162شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 163شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...164شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 165شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 166شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 167شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 168شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 169شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 170شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...171شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 172شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 173شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 174شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 175شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...176شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 177شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...178شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 179شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 180شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 181شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 182شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 183شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...184شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 185شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...186شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 187شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 188شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 189شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 190شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 191شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 192شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 193شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 194شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 195شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...196شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...197شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...198شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 199شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...200شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 201شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 202شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 203شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 204شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...205شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 206شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 207شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 208شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 209شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...210شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 211شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 212شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...213شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...214شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...215شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 216شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 217شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 218شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 219شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 220شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...221شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 222شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...223شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 224شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 225شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...226شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 227شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 228شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...229شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 230شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 231شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 232شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...233شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 234شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...235شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...236شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 237شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 238شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 239شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 240شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...241شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 242شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 243شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...244شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 245شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...246شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...247شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 248شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 249شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ