به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست

2830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست
نفس شماره اوراق زندگانی ماست
چکد ز باده تمکین بهار مرده دلی
وداع حوصله برهان کاردانی ماست
دل گداخته سر لوح فرد بیتابی است
بیاض شعله گواه سواد خوانی ماست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 2شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 3شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 4شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 5شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 6شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 7شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 8شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 9شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 10شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 11شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 12شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 13شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...14شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 15شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 16شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 17شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...18شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...19شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 20شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...21شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 22شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...23شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 24شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 25شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...26شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...27شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 28شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...29شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...30شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 31شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 32شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 33شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...34شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 35شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 36شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 37شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 38شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 39شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 40شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...41شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 42شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...43شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 44شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...45شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 46شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 47شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 48شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 49شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 50شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 51شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 52شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 53شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 54شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...55شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 56شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...57شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 58شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 59شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 60شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 61شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 62شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 63شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 64شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 65شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 66شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 67شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 68شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 69شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 70شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 71شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 72شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...73شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 74شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...75شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 76شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 77شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 78شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 79شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 80شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...81شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 82شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 83شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 84شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 85شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...86شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...87شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 88شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 89شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...90شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 91شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 92شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 93شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 94شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 95شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 96شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 97شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 98شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 99شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 100شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...101شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...102شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 103شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 104شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 105شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 106شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...107شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...108شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 109شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 110شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 111شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 112شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 113شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 114شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 115شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 116شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 117شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 118شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...119شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 120شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...121شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 122شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 123شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 124شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 125شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...126شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 127شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...128شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...129شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...130شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 131شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 132شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 133شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...134شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 135شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 136شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 137شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 138شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...139شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...140شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 141شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 142شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...143شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 144شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 145شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 146شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...147شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 148شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 149شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...150شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...151شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 152شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 153شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 154شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 155شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...156شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 157شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 158شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 159شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 160شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 161شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 162شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...163شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 164شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 165شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 166شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 167شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...168شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 169شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...170شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 171شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 172شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 173شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 174شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 175شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...176شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 177شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...178شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 179شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 180شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 181شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 182شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 183شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 184شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 185شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 186شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 187شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...188شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...189شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...190شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 191شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...192شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 193شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 194شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 195شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 196شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...197شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 198شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 199شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 200شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 201شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...202شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 203شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 204شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...205شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...206شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...207شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 208شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 209شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 210شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 211شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 212شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...213شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 214شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...215شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 216شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 217شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...218شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 219شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 220شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...221شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 222شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 223شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 224شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...225شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 226شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...227شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...228شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 229شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 230شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 231شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 232شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...233شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 234شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 235شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...236شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 237شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...238شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...239شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 240شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 241شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ