به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است

2510عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خار وگل از هوای تو دمساز آتش است
نازی که می کشیم همین ناز آتش است
در فتنه هیچکس به خموشی نمی رسد
راز نگفته شوخ تر از راز آتش است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 2شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 3شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 4شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 5شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 6شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 7شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 8شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 9شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 10شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 11شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...12شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 13شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 14شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 15شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 16شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 17شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 18شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 19شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 20شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 21شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 22شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 23شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 24شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 25شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 26شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 27شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...28شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 29شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 30شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 31شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...32شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...33شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 34شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...35شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 36شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...37شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 38شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 39شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...40شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...41شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 42شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...43شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...44شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 45شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 46شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 47شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...48شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 49شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 50شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 51شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 52شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 53شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 54شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...55شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 56شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...57شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 58شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...59شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 60شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 61شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 62شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 63شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 64شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 65شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 66شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 67شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 68شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...69شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 70شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...71شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 72شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 73شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 74شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 75شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 76شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 77شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 78شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 79شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 80شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 81شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 82شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 83شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 84شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 85شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 86شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...87شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 88شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...89شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 90شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 91شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 92شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 93شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 94شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...95شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 96شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 97شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 98شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 99شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...100شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...101شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 102شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 103شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...104شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 105شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 106شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 107شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 108شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 109شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 110شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 111شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 112شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 113شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 114شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...115شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...116شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 117شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 118شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 119شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 120شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...121شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...122شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 123شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 124شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 125شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 126شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 127شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 128شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 129شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 130شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 131شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 132شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...133شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 134شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...135شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 136شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 137شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 138شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 139شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...140شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 141شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...142شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...143شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...144شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 145شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 146شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 147شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...148شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 149شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 150شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 151شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 152شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...153شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...154شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 155شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 156شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...157شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 158شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 159شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 160شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...161شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 162شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 163شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...164شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...165شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 166شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 167شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 168شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 169شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...170شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 171شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 172شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 173شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 174شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 175شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 176شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...177شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 178شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 179شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 180شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 181شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...182شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 183شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...184شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 185شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 186شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 187شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 188شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 189شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...190شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 191شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...192شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 193شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 194شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 195شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 196شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 197شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 198شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 199شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 200شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 201شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...202شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...203شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...204شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 205شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...206شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 207شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 208شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 209شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 210شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...211شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 212شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 213شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 214شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 215شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...216شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 217شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 218شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...219شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...220شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...221شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 222شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 223شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 224شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 225شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 226شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...227شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 228شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...229شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 230شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 231شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...232شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 233شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 234شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...235شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 236شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 237شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 238شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...239شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 240شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...241شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...242شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 243شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 244شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 245شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 246شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...247شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 248شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 249شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...250شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 251شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...252شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...253شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 254شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 255شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ