به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۴: رخصت طوفان دهم گر اشک عالمگیر را

2320عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

رخصت طوفان دهم گر اشک عالمگیر را
گم کند چون موج دریا رشته تدبیر را
دل که بی آه است خواهم از نظر افکندنش
بر میان بهر چه بندم ترکش بی تیر را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۳: بسکه بر هم زد ز ترکش خانه زنبور را 2شمارهٔ ۱۴: رخصت طوفان دهم گر اشک عالمگیر را 3شمارهٔ ۱۵: پیش می میرم به راهت نقش پای خویش ر ...4شمارهٔ ۱۶: غم عشقت زده ره خواب مرا 5شمارهٔ ۱۷: دلیل بادیه دیوانگی بس است مرا 6شمارهٔ ۱۸: حیرت آبادی که او پهلو نشین باشد مر ...7شمارهٔ ۱۹: به آفتاب برابر مساز یار مرا 8شمارهٔ ۲۰: نیست در سر هوس جوش خریدار مرا 9شمارهٔ ۲۱: نسیم بی نیازی کرد تا روشن چراغم را 10شمارهٔ ۲۲: صبح بیدار ندارد نظر پاک مرا 11شمارهٔ ۲۳: کرده ای لبریز می جام مرا 12شمارهٔ ۲۴: گشته سودای غمش هم درد و هم درمان م ...13شمارهٔ ۲۵: ز پرده های خموشی شنو فغان مرا 14شمارهٔ ۲۶: کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را 15شمارهٔ ۲۷: باشد خطر ز وصل جدایی کشیده را 16شمارهٔ ۲۸: کرده ام از غیر خیال دوست خالی سینه ...17شمارهٔ ۲۹: صبح شد ساقی بده جام می دیرینه را 18شمارهٔ ۳۰: دیده آشوب نگاه فتنه پرداز تو را 19شمارهٔ ۳۱: بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را 20شمارهٔ ۳۲: زمین که گنج روان گفته خاک راه تو ر ...21شمارهٔ ۳۳: چه داد شکر دهم شوق آرزوی تو را 22شمارهٔ ۳۴: به عالمی ندهم ذوق می پرستی را 23شمارهٔ ۳۵: از سر بگذار خودنمایی را 24شمارهٔ ۳۶: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 25شمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما 26شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 27شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 28شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 29شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 30شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 31شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 32شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 33شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 34شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 35شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 36شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 37شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 38شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 39شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 40شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...41شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 42شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...43شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 44شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 45شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 46شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...47شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 48شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 49شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 50شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...51شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 52شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 53شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 54شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 55شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 56شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 57شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 58شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 59شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 60شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 61شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 62شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 63شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 64شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...65شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 66شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...67شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 68شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...69شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 70شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 71شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 72شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 73شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 74شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 75شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 76شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 77شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 78شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 79شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...80شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 81شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 82شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 83شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 84شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 85شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 86شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 87شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 88شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 89شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 90شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 91شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 92شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 93شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 94شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 95شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...96شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 97شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 98شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 99شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...100شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...101شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 102شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...103شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 104شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...105شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 106شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 107شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...108شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...109شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 110شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...111شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...112شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 113شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 114شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 115شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...116شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 117شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 118شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 119شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 120شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 121شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 122شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...123شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 124شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...125شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 126شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...127شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 128شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 129شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 130شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 131شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 132شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 133شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 134شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 135شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 136شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...137شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 138شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...139شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 140شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 141شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 142شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 143شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 144شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 145شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 146شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 147شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 148شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 149شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 150شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 151شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 152شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 153شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 154شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...155شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 156شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...157شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 158شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 159شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 160شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 161شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 162شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...163شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 164شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 165شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 166شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 167شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...168شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...169شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 170شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 171شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...172شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 173شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 174شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 175شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 176شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 177شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 178شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 179شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 180شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 181شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 182شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...183شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...184شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 185شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 186شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 187شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 188شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...189شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...190شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 191شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 192شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 193شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 194شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 195شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 196شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 197شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 198شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 199شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 200شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...201شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 202شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...203شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 204شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 205شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 206شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 207شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...208شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 209شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...210شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...211شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...212شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 213شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 214شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 215شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...216شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 217شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 218شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 219شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 220شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...221شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...222شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 223شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 224شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...225شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 226شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 227شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 228شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...229شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 230شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 231شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...232شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...233شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 234شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 235شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 236شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 237شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...238شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 239شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 240شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 241شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 242شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 243شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 244شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...245شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 246شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 247شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 248شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 249شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...250شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 251شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...252شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 253شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 254شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 255شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 256شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 257شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...258شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 259شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...260شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 261شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 262شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 263شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 264شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 265شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 266شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 267شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 268شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 269شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...270شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...271شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...272شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 273شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...274شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 275شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 276شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 277شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 278شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...279شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 280شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 281شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 282شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 283شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...284شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 285شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 286شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...287شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...288شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...289شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 290شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 291شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 292شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 293شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 294شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...295شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 296شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...297شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 298شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 299شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...300شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 301شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 302شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...303شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 304شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 305شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 306شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...307شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 308شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...309شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...310شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 311شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 312شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 313شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 314شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...315شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 316شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 317شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...318شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 319شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...320شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...321شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 322شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 323شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ