به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست

2400عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مست می آمد و آیینه به دست
مژه دارد گل خورشید پرست
شوخی مشرب خود را نازم
هر گه از دام تمنای تو جست؟
مرد در عالم معنی هم مرد
چقدر توبه ناکرده شکست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 2شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 3شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...4شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 5شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 6شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 7شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 8شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 9شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 10شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 11شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 12شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 13شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 14شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 15شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 16شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 17شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...18شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 19شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...20شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 21شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...22شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 23شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 24شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 25شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 26شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 27شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 28شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 29شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 30شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 31شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 32شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...33شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 34شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 35شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 36شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 37شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 38شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 39شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 40شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 41شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 42شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 43شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 44شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 45شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 46شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 47شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 48شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...49شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 50شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 51شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 52شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...53شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...54شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 55شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...56شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 57شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...58شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 59شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 60شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...61شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...62شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 63شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...64شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...65شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 66شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 67شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 68شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...69شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 70شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 71شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 72شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 73شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 74شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 75شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...76شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 77شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...78شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 79شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...80شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 81شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 82شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 83شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 84شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 85شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 86شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 87شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 88شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 89شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...90شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 91شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...92شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 93شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 94شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 95شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 96شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 97شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 98شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 99شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 100شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 101شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 102شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 103شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 104شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 105شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 106شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 107شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...108شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 109شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...110شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 111شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 112شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 113شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 114شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 115شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...116شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 117شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 118شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 119شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 120شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...121شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...122شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 123شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 124شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...125شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 126شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 127شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 128شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 129شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 130شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 131شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 132شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 133شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 134شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 135شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...136شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...137شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 138شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 139شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 140شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 141شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...142شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...143شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 144شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 145شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 146شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 147شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 148شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 149شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 150شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 151شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 152شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 153شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...154شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 155شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...156شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 157شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 158شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 159شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 160شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...161شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 162شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...163شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...164شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...165شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 166شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 167شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 168شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...169شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 170شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 171شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 172شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 173شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...174شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...175شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 176شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 177شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...178شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 179شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 180شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 181شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...182شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 183شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 184شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...185شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...186شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 187شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 188شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 189شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 190شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...191شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 192شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 193شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 194شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 195شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 196شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 197شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...198شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 199شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 200شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 201شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 202شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...203شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 204شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...205شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 206شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 207شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 208شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 209شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 210شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...211شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 212شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...213شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 214شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 215شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 216شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 217شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 218شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 219شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 220شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 221شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 222شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...223شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...224شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...225شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 226شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...227شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 228شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 229شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 230شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 231شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...232شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 233شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 234شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 235شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 236شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...237شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 238شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 239شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...240شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...241شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...242شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 243شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 244شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 245شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 246شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 247شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...248شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 249شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...250شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 251شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 252شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...253شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 254شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 255شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...256شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 257شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 258شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 259شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...260شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 261شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...262شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...263شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 264شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 265شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 266شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 267شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...268شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 269شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 270شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...271شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 272شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...273شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...274شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 275شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 276شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ