به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر است

2470عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر است
حسن بیهوشی است مستان را صفای دیگر است
پرده بیگانگی آیینه دار صورت است
هر که نشناسی به معنی آشنای دیگر است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 2شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...3شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 4شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...5شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 6شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 7شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 8شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 9شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 10شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 11شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 12شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 13شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 14شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 15شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...16شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 17شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 18شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 19شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 20شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 21شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 22شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 23شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 24شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 25شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 26شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 27شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 28شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 29شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 30شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 31شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...32شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 33شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 34شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 35شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...36شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...37شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 38شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...39شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 40شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...41شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 42شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 43شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...44شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...45شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 46شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...47شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...48شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 49شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 50شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 51شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...52شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 53شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 54شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 55شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 56شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 57شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 58شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...59شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 60شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...61شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 62شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...63شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 64شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 65شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 66شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 67شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 68شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 69شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 70شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 71شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 72شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...73شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 74شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...75شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 76شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 77شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 78شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 79شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 80شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 81شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 82شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 83شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 84شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 85شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 86شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 87شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 88شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 89شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 90شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...91شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 92شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...93شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 94شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 95شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 96شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 97شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 98شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...99شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 100شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 101شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 102شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 103شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...104شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...105شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 106شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 107شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...108شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 109شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 110شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 111شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 112شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 113شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 114شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 115شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 116شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 117شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 118شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...119شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...120شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 121شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 122شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 123شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 124شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...125شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...126شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 127شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 128شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 129شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 130شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 131شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 132شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 133شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 134شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 135شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 136شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...137شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 138شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...139شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 140شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 141شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 142شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 143شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...144شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 145شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...146شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...147شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...148شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 149شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 150شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 151شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...152شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 153شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 154شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 155شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 156شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...157شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...158شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 159شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 160شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...161شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 162شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 163شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 164شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...165شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 166شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 167شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...168شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...169شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 170شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 171شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 172شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 173شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...174شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 175شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 176شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 177شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 178شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 179شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 180شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...181شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 182شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 183شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 184شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 185شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...186شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 187شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...188شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 189شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 190شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 191شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 192شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 193شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...194شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 195شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...196شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 197شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 198شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 199شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 200شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 201شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 202شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 203شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 204شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 205شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...206شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...207شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...208شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 209شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...210شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 211شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 212شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 213شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 214شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...215شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 216شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 217شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 218شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 219شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...220شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 221شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 222شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...223شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...224شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...225شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 226شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 227شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 228شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 229شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 230شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...231شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 232شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...233شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 234شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 235شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...236شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 237شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 238شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...239شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 240شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 241شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 242شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...243شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 244شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...245شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...246شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 247شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 248شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 249شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 250شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...251شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 252شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 253شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...254شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 255شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...256شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...257شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 258شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 259شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ