به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است

1920عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل داغ در آستین بهتر است
بهار گل آتشین بهتر است
صفا گشته مشاطه نوبهار
ز آیینه روی زمین بهتر است
شرر قطره ابر دیوانگی است
هوای جنون آتشین بهتر است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...2شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 3شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...4شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 5شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...6شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 7شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 8شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 9شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 10شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 11شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 12شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 13شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 14شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 15شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 16شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...17شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 18شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 19شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 20شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 21شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 22شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 23شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 24شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 25شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 26شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 27شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 28شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 29شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 30شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 31شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 32شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...33شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 34شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 35شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 36شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...37شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...38شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 39شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...40شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 41شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...42شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 43شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 44شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...45شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...46شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 47شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...48شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...49شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 50شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 51شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 52شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...53شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 54شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 55شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 56شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 57شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 58شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 59شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...60شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 61شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...62شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 63شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...64شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 65شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 66شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 67شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 68شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 69شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 70شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 71شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 72شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 73شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...74شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 75شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...76شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 77شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 78شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 79شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 80شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 81شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 82شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 83شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 84شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 85شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 86شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 87شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 88شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 89شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 90شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 91شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...92شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 93شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...94شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 95شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 96شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 97شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 98شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 99شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...100شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 101شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 102شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 103شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 104شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...105شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...106شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 107شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 108شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...109شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 110شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 111شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 112شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 113شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 114شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 115شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 116شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 117شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 118شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 119شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...120شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...121شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 122شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 123شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 124شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 125شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...126شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...127شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 128شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 129شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 130شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 131شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 132شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 133شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 134شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 135شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 136شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 137شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...138شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 139شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...140شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 141شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 142شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 143شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 144شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...145شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 146شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...147شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...148شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...149شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 150شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 151شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 152شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...153شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 154شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 155شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 156شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 157شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...158شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...159شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 160شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 161شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...162شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 163شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 164شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 165شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...166شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 167شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 168شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...169شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...170شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 171شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 172شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 173شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 174شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...175شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 176شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 177شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 178شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 179شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 180شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 181شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...182شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 183شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 184شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 185شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 186شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...187شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 188شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...189شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 190شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 191شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 192شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 193شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 194شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...195شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 196شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...197شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 198شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 199شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 200شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 201شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 202شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 203شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 204شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 205شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 206شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...207شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...208شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...209شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 210شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...211شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 212شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 213شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 214شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 215شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...216شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 217شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 218شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 219شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 220شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...221شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 222شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 223شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...224شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...225شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...226شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 227شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 228شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 229شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 230شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 231شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...232شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 233شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...234شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 235شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 236شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...237شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 238شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 239شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...240شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 241شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 242شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 243شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...244شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 245شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...246شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...247شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 248شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 249شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 250شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 251شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...252شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 253شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 254شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...255شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 256شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...257شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...258شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 259شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 260شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ