به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است

2350عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از می تجربه میخانه افلاک پر است
جام مستی شده سرشار که از خاک پر است
سنگ طفلان چه که هر نقش قدم جام جم است
درخرابات جنون آینه پاک پر است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 2شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 3شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...4شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 5شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...6شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 7شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...8شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 9شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 10شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 11شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 12شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 13شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 14شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 15شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 16شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 17شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 18شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...19شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 20شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 21شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 22شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 23شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 24شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 25شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 26شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 27شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 28شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 29شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 30شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 31شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 32شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 33شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 34شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...35شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 36شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 37شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 38شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...39شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...40شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 41شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...42شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 43شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...44شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 45شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 46شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...47شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...48شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 49شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...50شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...51شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 52شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 53شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 54شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...55شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 56شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 57شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 58شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 59شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 60شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 61شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...62شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 63شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...64شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 65شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...66شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 67شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 68شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 69شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 70شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 71شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 72شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 73شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 74شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 75شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...76شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 77شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...78شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 79شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 80شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 81شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 82شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 83شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 84شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 85شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 86شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 87شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 88شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 89شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 90شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 91شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 92شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 93شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...94شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 95شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...96شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 97شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 98شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 99شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 100شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 101شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...102شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 103شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 104شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 105شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 106شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...107شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...108شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 109شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 110شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...111شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 112شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 113شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 114شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 115شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 116شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 117شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 118شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 119شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 120شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 121شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...122شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...123شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 124شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 125شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 126شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 127شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...128شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...129شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 130شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 131شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 132شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 133شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 134شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 135شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 136شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 137شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 138شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 139شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...140شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 141شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...142شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 143شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 144شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 145شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 146شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...147شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 148شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...149شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...150شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...151شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 152شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 153شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 154شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...155شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 156شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 157شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 158شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 159شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...160شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...161شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 162شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 163شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...164شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 165شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 166شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 167شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...168شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 169شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 170شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...171شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...172شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 173شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 174شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 175شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 176شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...177شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 178شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 179شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 180شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 181شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 182شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 183شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...184شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 185شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 186شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 187شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 188شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...189شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 190شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...191شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 192شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 193شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 194شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 195شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 196شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...197شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 198شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...199شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 200شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 201شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 202شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 203شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 204شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 205شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 206شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 207شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 208شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...209شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...210شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...211شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 212شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...213شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 214شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 215شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 216شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 217شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...218شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 219شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 220شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 221شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 222شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...223شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 224شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 225شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...226شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...227شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...228شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 229شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 230شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 231شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 232شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 233شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...234شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 235شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...236شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 237شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 238شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...239شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 240شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 241شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...242شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 243شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 244شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 245شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...246شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 247شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...248شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...249شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 250شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 251شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 252شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 253شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...254شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 255شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 256شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...257شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 258شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...259شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...260شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 261شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 262شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ