به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است

3230عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دلم در اضطراب اضطراب است
که هر گردش طلسم فتح باب است
بنازم همت دست تهی را
هر انگشتش کلید فتح باب است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 2شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 3شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 4شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 5شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 6شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 7شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 8شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 9شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 10شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 11شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 12شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 13شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 14شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...15شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 16شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...17شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 18شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...19شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 20شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 21شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 22شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 23شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 24شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 25شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 26شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 27شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 28شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 29شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...30شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 31شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 32شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 33شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 34شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 35شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 36شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 37شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 38شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 39شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 40شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 41شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 42شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 43شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 44شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 45شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...46شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 47شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 48شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 49شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...50شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...51شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 52شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...53شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 54شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...55شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 56شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 57شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...58شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...59شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 60شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...61شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...62شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 63شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 64شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 65شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...66شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 67شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 68شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 69شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 70شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 71شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 72شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...73شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 74شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...75شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 76شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...77شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 78شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 79شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 80شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 81شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 82شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 83شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 84شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 85شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 86شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...87شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 88شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...89شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 90شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 91شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 92شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 93شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 94شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 95شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 96شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 97شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 98شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 99شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 100شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 101شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 102شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 103شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 104شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...105شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 106شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...107شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 108شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 109شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 110شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 111شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 112شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...113شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 114شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 115شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 116شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 117شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...118شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...119شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 120شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 121شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...122شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 123شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 124شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 125شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 126شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 127شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 128شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 129شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 130شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 131شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 132شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...133شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...134شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 135شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 136شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 137شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 138شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...139شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...140شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 141شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 142شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 143شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 144شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 145شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 146شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 147شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 148شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 149شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 150شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...151شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 152شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...153شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 154شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 155شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 156شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 157شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...158شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 159شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...160شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...161شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...162شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 163شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 164شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 165شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...166شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 167شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 168شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 169شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 170شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...171شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...172شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 173شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 174شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...175شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 176شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 177شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 178شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...179شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 180شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 181شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...182شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...183شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 184شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 185شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 186شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 187شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...188شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 189شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 190شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 191شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 192شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 193شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 194شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...195شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 196شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 197شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 198شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 199شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...200شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 201شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...202شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 203شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 204شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 205شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 206شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 207شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...208شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 209شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...210شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 211شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 212شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 213شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 214شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 215شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 216شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 217شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 218شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 219شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...220شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...221شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...222شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 223شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...224شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 225شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 226شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 227شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 228شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...229شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 230شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 231شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 232شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 233شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...234شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 235شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 236شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...237شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...238شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...239شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 240شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 241شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 242شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 243شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 244شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...245شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 246شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...247شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 248شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 249شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...250شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 251شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 252شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...253شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 254شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 255شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 256شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...257شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 258شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...259شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...260شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 261شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 262شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 263شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 264شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...265شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 266شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 267شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...268شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 269شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...270شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...271شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 272شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 273شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ