به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست

3100عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست
آرزو با سمنت دست و گریبان اینجاست
هرکه پابسته آن زلف چو زنجیرم دید
گفت سرحلقه زنار پرستان اینجاست
دل طلبکار لبش بود که ناگه خالش
خضر ره شد که لب چشمه حیوان اینجاست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 2شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 3شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 4شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 5شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 6شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 7شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 8شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 9شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 10شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 11شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...12شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 13شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...14شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 15شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...16شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 17شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 18شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 19شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 20شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 21شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 22شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 23شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 24شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 25شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 26شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...27شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 28شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 29شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 30شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 31شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 32شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 33شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 34شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 35شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 36شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 37شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 38شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 39شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 40شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 41شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 42شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...43شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 44شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 45شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 46شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...47شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...48شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 49شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...50شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 51شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...52شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 53شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 54شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...55شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...56شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 57شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...58شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...59شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 60شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 61شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 62شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...63شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 64شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 65شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 66شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 67شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 68شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 69شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...70شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 71شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...72شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 73شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...74شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 75شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 76شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 77شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 78شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 79شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 80شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 81شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 82شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 83شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...84شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 85شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...86شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 87شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 88شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 89شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 90شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 91شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 92شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 93شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 94شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 95شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 96شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 97شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 98شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 99شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 100شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 101شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...102شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 103شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...104شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 105شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 106شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 107شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 108شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 109شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...110شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 111شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 112شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 113شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 114شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...115شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...116شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 117شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 118شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...119شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 120شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 121شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 122شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 123شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 124شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 125شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 126شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 127شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 128شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 129شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...130شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...131شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 132شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 133شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 134شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 135شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...136شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...137شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 138شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 139شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 140شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 141شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 142شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 143شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 144شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 145شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 146شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 147شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...148شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 149شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...150شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 151شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 152شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 153شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 154شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...155شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 156شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...157شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...158شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...159شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 160شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 161شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 162شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...163شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 164شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 165شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 166شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 167شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...168شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...169شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 170شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 171شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...172شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 173شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 174شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 175شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...176شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 177شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 178شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...179شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...180شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 181شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 182شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 183شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 184شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...185شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 186شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 187شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 188شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 189شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 190شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 191شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...192شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 193شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 194شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 195شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 196شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...197شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 198شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...199شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 200شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 201شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 202شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 203شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 204شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...205شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 206شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...207شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 208شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 209شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 210شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 211شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 212شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 213شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 214شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 215شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 216شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...217شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...218شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...219شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 220شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...221شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 222شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 223شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 224شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 225شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...226شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 227شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 228شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 229شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 230شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...231شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 232شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 233شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...234شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...235شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...236شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 237شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 238شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 239شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 240شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 241شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...242شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 243شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...244شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 245شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 246شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...247شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 248شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 249شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...250شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 251شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 252شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 253شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...254شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 255شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...256شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...257شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 258شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 259شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 260شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 261شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...262شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 263شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 264شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...265شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 266شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...267شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...268شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 269شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 270شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ