به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای امشب

2340عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چراغم روشن است از روی آتشپاره ای امشب
به رغم دیده از دل می کنم نظاره ای امشب
چو چشم خویش مست جام اومیدی نمی دانم
چه ساغر های حسرت می کشد بیچاره ای امشب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 2شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...3شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 4شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 5شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 6شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...7شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 8شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 9شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 10شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...11شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 12شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 13شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 14شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 15شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 16شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 17شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 18شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 19شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 20شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 21شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 22شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 23شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 24شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...25شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 26شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...27شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 28شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...29شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 30شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 31شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 32شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 33شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 34شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 35شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 36شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 37شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 38شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 39شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...40شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 41شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 42شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 43شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 44شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 45شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 46شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 47شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 48شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 49شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 50شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 51شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 52شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 53شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 54شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 55شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...56شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 57شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 58شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 59شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...60شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...61شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 62شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...63شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 64شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...65شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 66شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 67شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...68شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...69شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 70شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...71شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...72شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 73شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 74شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 75شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...76شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 77شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 78شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 79شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 80شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 81شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 82شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...83شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 84شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...85شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 86شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...87شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 88شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 89شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 90شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 91شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 92شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 93شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 94شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 95شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 96شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...97شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 98شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...99شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 100شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 101شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 102شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 103شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 104شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 105شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 106شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 107شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 108شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 109شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 110شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 111شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 112شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 113شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 114شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...115شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 116شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...117شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 118شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 119شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 120شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 121شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 122شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...123شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 124شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 125شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 126شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 127شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...128شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...129شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 130شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 131شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...132شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 133شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 134شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 135شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 136شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 137شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 138شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 139شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 140شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 141شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 142شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...143شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...144شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 145شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 146شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 147شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 148شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...149شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...150شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 151شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 152شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 153شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 154شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 155شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 156شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 157شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 158شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 159شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 160شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...161شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 162شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...163شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 164شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 165شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 166شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 167شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...168شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 169شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...170شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...171شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...172شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 173شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 174شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 175شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...176شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 177شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 178شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 179شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 180شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...181شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...182شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 183شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 184شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...185شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 186شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 187شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 188شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...189شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 190شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 191شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...192شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...193شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 194شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 195شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 196شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 197شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...198شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 199شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 200شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 201شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 202شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 203شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 204شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...205شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 206شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 207شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 208شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 209شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...210شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 211شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...212شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 213شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 214شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 215شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 216شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 217شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...218شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 219شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...220شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 221شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 222شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 223شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 224شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 225شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 226شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 227شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 228شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 229شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...230شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...231شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...232شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 233شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...234شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 235شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 236شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 237شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 238شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...239شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 240شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 241شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 242شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 243شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...244شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 245شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 246شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...247شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...248شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...249شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 250شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 251شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 252شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 253شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 254شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...255شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 256شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...257شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 258شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 259شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...260شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 261شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 262شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...263شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 264شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 265شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 266شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...267شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 268شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...269شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...270شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 271شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 272شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 273شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 274شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...275شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 276شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 277شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...278شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 279شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...280شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...281شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 282شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 283شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ