به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت

3230عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت
می توان شمع در این بزم ز مژگان افروخت
در میان تو و خورشید نگنجد نسبت
شعله تیغ تو از خون شهیدان افروخت
زین خجالت که لبت خون به دل صهبا کرد
پنبه چون گل به سر شیشه مستان افروخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 2شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 3شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...4شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 5شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 6شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 7شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...8شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 9شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 10شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 11شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 12شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 13شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 14شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 15شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 16شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 17شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 18شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 19شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 20شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 21شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...22شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 23شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...24شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 25شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...26شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 27شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 28شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 29شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 30شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 31شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 32شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 33شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 34شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 35شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 36شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...37شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 38شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 39شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 40شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 41شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 42شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 43شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 44شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 45شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 46شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 47شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 48شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 49شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 50شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 51شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 52شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...53شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 54شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 55شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 56شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...57شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...58شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 59شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...60شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 61شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...62شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 63شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 64شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...65شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...66شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 67شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...68شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...69شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 70شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 71شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 72شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...73شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 74شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 75شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 76شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 77شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 78شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 79شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...80شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 81شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...82شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 83شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...84شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 85شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 86شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 87شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 88شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 89شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 90شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 91شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 92شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 93شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...94شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 95شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...96شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 97شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 98شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 99شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 100شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 101شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 102شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 103شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 104شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 105شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 106شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 107شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 108شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 109شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 110شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 111شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...112شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 113شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...114شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 115شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 116شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 117شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 118شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 119شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...120شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 121شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 122شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 123شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 124شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...125شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...126شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 127شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 128شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...129شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 130شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 131شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 132شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 133شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 134شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 135شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 136شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 137شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 138شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 139شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...140شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...141شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 142شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 143شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 144شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 145شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...146شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...147شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 148شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 149شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 150شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 151شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 152شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 153شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 154شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 155شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 156شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 157شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...158شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 159شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...160شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 161شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 162شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 163شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 164شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...165شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 166شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...167شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...168شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...169شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 170شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 171شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 172شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...173شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 174شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 175شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 176شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 177شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...178شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...179شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 180شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 181شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...182شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 183شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 184شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 185شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...186شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 187شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 188شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...189شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...190شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 191شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 192شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 193شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 194شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...195شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 196شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 197شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 198شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 199شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 200شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 201شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...202شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 203شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 204شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 205شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 206شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...207شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 208شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...209شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 210شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 211شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 212شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 213شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 214شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...215شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 216شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...217شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 218شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 219شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 220شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 221شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 222شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 223شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 224شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 225شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 226شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...227شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...228شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...229شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 230شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...231شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 232شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 233شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 234شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 235شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...236شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 237شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 238شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 239شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 240شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...241شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 242شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 243شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...244شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...245شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...246شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 247شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 248شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 249شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 250شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 251شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...252شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 253شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...254شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 255شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 256شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...257شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 258شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 259شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...260شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 261شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 262شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 263شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...264شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 265شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...266شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...267شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 268شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 269شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 270شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 271شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...272شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 273شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 274شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...275شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 276شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...277شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...278شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 279شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 280شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ