به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما

2590عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما
تشنه خون تمناست لب ساغر ما
گرمی عشق و سیه بختی و دلسوختگی
می توان دید در آیینه خاکستر ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۶: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 2شمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما 3شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 4شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 5شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 6شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 7شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 8شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 9شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 10شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 11شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 12شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 13شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 14شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 15شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 16شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 17شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...18شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 19شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...20شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 21شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 22شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 23شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...24شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 25شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 26شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 27شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...28شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 29شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 30شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 31شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 32شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 33شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 34شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 35شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 36شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 37شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 38شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 39شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 40شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 41شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...42شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 43شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...44شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 45شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...46شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 47شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 48شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 49شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 50شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 51شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 52شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 53شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 54شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 55شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 56شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...57شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 58شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 59شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 60شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 61شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 62شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 63شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 64شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 65شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 66شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 67شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 68شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 69شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 70شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 71شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 72شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...73شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 74شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 75شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 76شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...77شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...78شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 79شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...80شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 81شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...82شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 83شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 84شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...85شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...86شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 87شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...88شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...89شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 90شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 91شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 92شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...93شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 94شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 95شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 96شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 97شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 98شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 99شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...100شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 101شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...102شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 103شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...104شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 105شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 106شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 107شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 108شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 109شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 110شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 111شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 112شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 113شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...114شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 115شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...116شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 117شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 118شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 119شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 120شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 121شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 122شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 123شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 124شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 125شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 126شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 127شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 128شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 129شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 130شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 131شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...132شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 133شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...134شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 135شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 136شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 137شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 138شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 139شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...140شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 141شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 142شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 143شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 144شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...145شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...146شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 147شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 148شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...149شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 150شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 151شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 152شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 153شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 154شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 155شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 156شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 157شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 158شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 159شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...160شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...161شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 162شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 163شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 164شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 165شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...166شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...167شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 168شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 169شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 170شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 171شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 172شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 173شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 174شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 175شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 176شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 177شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...178شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 179شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...180شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 181شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 182شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 183شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 184شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...185شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 186شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...187شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...188شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...189شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 190شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 191شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 192شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...193شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 194شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 195شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 196شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 197شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...198شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...199شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 200شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 201شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...202شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 203شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 204شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 205شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...206شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 207شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 208شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...209شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...210شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 211شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 212شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 213شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 214شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...215شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 216شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 217شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 218شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 219شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 220شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 221شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...222شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 223شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 224شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 225شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 226شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...227شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 228شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...229شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 230شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 231شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 232شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 233شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 234شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...235شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 236شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...237شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 238شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 239شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 240شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 241شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 242شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 243شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 244شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 245شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 246شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...247شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...248شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...249شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 250شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...251شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 252شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 253شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 254شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 255شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...256شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 257شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 258شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 259شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 260شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...261شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 262شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 263شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...264شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...265شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...266شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 267شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 268شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 269شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 270شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 271شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...272شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 273شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...274شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 275شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 276شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...277شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 278شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 279شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...280شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 281شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 282شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 283شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...284شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 285شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...286شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...287شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 288شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 289شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 290شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 291شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...292شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 293شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 294شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...295شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 296شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...297شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...298شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 299شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 300شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ