به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما

2450عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما
زهد و مستی دو حبابند ز پیمانه ما
خشت این غمکده نقشی ز خرابی دارد
جلوه سیل غباری است ز ویرانه ما
از خیال لب لعل تو به شور آمده ایم
خنده گل نمک گریه مستانه ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 2شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 3شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 4شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 5شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 6شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 7شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 8شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...9شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 10شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...11شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 12شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 13شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 14شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...15شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 16شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 17شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 18شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...19شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 20شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 21شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 22شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 23شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 24شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 25شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 26شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 27شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 28شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 29شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 30شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 31شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 32شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...33شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 34شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...35شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 36شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...37شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 38شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 39شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 40شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 41شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 42شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 43شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 44شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 45شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 46شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 47شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...48شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 49شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 50شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 51شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 52شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 53شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 54شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 55شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 56شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 57شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 58شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 59شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 60شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 61شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 62شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 63شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...64شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 65شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 66شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 67شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...68شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...69شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 70شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...71شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 72شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...73شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 74شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 75شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...76شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...77شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 78شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...79شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...80شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 81شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 82شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 83شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...84شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 85شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 86شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 87شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 88شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 89شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 90شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...91شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 92شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...93شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 94شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...95شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 96شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 97شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 98شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 99شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 100شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 101شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 102شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 103شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 104شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...105شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 106شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...107شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 108شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 109شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 110شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 111شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 112شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 113شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 114شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 115شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 116شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 117شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 118شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 119شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 120شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 121شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 122شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...123شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 124شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...125شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 126شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 127شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 128شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 129شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 130شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...131شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 132شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 133شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 134شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 135شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...136شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...137شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 138شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 139شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...140شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 141شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 142شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 143شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 144شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 145شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 146شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 147شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 148شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 149شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 150شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...151شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...152شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 153شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 154شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 155شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 156شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...157شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...158شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 159شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 160شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 161شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 162شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 163شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 164شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 165شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 166شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 167شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 168شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...169شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 170شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...171شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 172شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 173شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 174شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 175شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...176شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 177شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...178شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...179شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...180شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 181شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 182شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 183شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...184شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 185شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 186شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 187شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 188شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...189شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...190شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 191شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 192شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...193شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 194شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 195شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 196شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...197شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 198شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 199شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...200شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...201شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 202شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 203شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 204شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 205شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...206شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 207شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 208شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 209شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 210شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 211شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 212شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...213شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 214شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 215شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 216شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 217شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...218شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 219شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...220شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 221شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 222شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 223شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 224شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 225شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...226شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 227شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...228شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 229شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 230شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 231شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 232شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 233شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 234شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 235شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 236شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 237شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...238شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...239شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...240شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 241شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...242شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 243شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 244شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 245شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 246شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...247شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 248شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 249شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 250شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 251شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...252شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 253شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 254شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...255شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...256شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...257شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 258شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 259شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 260شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 261شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 262شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...263شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 264شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...265شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 266شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 267شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...268شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 269شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 270شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...271شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 272شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 273شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 274شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...275شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 276شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...277شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...278شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 279شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 280شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 281شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 282شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...283شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 284شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 285شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...286شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 287شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...288شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...289شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 290شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 291شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ