به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما

3130عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما
همراز دل مایی و هم راز دل ما
صیدش نکند آفت آرام که دارد
انداز سر زلف تو پرواز دل ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 2شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 3شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 4شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 5شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 6شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 7شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 8شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 9شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 10شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 11شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 12شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 13شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...14شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 15شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...16شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 17شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 18شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 19شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...20شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 21شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 22شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 23شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...24شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 25شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 26شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 27شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 28شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 29شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 30شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 31شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 32شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 33شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 34شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 35شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 36شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 37شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...38شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 39شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...40شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 41شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...42شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 43شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 44شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 45شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 46شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 47شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 48شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 49شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 50شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 51شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 52شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...53شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 54شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 55شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 56شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 57شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 58شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 59شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 60شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 61شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 62شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 63شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 64شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 65شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 66شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 67شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 68شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...69شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 70شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 71شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 72شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...73شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...74شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 75شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...76شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 77شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...78شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 79شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 80شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...81شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...82شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 83شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...84شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...85شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 86شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 87شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 88شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...89شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 90شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 91شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 92شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 93شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 94شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 95شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...96شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 97شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...98شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 99شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...100شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 101شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 102شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 103شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 104شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 105شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 106شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 107شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 108شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 109شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...110شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 111شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...112شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 113شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 114شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 115شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 116شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 117شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 118شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 119شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 120شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 121شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 122شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 123شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 124شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 125شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 126شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 127شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...128شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 129شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...130شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 131شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 132شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 133شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 134شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 135شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...136شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 137شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 138شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 139شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 140شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...141شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...142شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 143شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 144شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...145شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 146شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 147شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 148شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 149شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 150شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 151شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 152شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 153شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 154شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 155شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...156شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...157شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 158شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 159شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 160شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 161شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...162شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...163شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 164شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 165شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 166شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 167شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 168شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 169شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 170شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 171شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 172شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 173شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...174شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 175شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...176شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 177شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 178شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 179شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 180شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...181شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 182شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...183شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...184شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...185شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 186شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 187شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 188شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...189شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 190شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 191شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 192شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 193شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...194شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...195شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 196شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 197شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...198شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 199شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 200شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 201شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...202شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 203شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 204شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...205شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...206شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 207شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 208شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 209شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 210شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...211شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 212شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 213شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 214شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 215شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 216شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 217شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...218شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 219شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 220شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 221شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 222شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...223شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 224شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...225شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 226شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 227شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 228شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 229شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 230شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...231شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 232شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...233شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 234شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 235شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 236شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 237شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 238شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 239شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 240شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 241شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 242شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...243شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...244شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...245شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 246شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...247شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 248شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 249شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 250شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 251شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...252شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 253شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 254شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 255شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 256شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...257شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 258شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 259شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...260شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...261شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...262شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 263شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 264شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 265شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 266شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 267شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...268شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 269شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...270شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 271شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 272شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...273شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 274شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 275شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...276شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 277شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 278شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 279شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...280شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 281شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...282شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...283شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 284شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 285شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 286شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 287شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...288شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 289شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 290شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...291شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 292شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...293شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...294شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 295شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 296شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ