به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما

2480عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما
کو خراجی تا کند بار دگر تعمیر ما
در بیابان جنون خضریم کز سودای عشق
موج آب زندگی شد حلقه زنجیر ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 2شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 3شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 4شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 5شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 6شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 7شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 8شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 9شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 10شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 11شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 12شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 13شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 14شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 15شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...16شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 17شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...18شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 19شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 20شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 21شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...22شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 23شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 24شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 25شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...26شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 27شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 28شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 29شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 30شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 31شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 32شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 33شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 34شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 35شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 36شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 37شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 38شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 39شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...40شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 41شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...42شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 43شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...44شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 45شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 46شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 47شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 48شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 49شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 50شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 51شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 52شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 53شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 54شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...55شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 56شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 57شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 58شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 59شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 60شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 61شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 62شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 63شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 64شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 65شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 66شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 67شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 68شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 69شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 70شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...71شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 72شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 73شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 74شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...75شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...76شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 77شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...78شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 79شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...80شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 81شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 82شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...83شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...84شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 85شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...86شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...87شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 88شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 89شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 90شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...91شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 92شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 93شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 94شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 95شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 96شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 97شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...98شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 99شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...100شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 101شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...102شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 103شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 104شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 105شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 106شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 107شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 108شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 109شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 110شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 111شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...112شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 113شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...114شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 115شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 116شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 117شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 118شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 119شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 120شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 121شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 122شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 123شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 124شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 125شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 126شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 127شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 128شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 129شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...130شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 131شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...132شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 133شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 134شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 135شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 136شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 137شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...138شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 139شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 140شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 141شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 142شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...143شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...144شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 145شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 146شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...147شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 148شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 149شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 150شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 151شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 152شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 153شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 154شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 155شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 156شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 157شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...158شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...159شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 160شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 161شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 162شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 163شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...164شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...165شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 166شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 167شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 168شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 169شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 170شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 171شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 172شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 173شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 174شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 175شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...176شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 177شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...178شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 179شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 180شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 181شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 182شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...183شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 184شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...185شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...186شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...187شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 188شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 189شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 190شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...191شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 192شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 193شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 194شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 195شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...196شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...197شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 198شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 199شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...200شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 201شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 202شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 203شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...204شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 205شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 206شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...207شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...208شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 209شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 210شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 211شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 212شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...213شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 214شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 215شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 216شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 217شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 218شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 219شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...220شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 221شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 222شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 223شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 224شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...225شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 226شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...227شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 228شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 229شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 230شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 231شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 232شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...233شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 234شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...235شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 236شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 237شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 238شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 239شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 240شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 241شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 242شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 243شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 244شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...245شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...246شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...247شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 248شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...249شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 250شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 251شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 252شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 253شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...254شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 255شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 256شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 257شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 258شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...259شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 260شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 261شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...262شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...263شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...264شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 265شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 266شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 267شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 268شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 269شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...270شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 271شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...272شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 273شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 274شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...275شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 276شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 277شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...278شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 279شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 280شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 281شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...282شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 283شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...284شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...285شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 286شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 287شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 288شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 289شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...290شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 291شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 292شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...293شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 294شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...295شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...296شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 297شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 298شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ