به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۲۰: نیست در سر هوس جوش خریدار مرا

2490عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نیست در سر هوس جوش خریدار مرا
می گدازد چه کنم گرمی بازار مرا
در بهاری که گلش رنگ حیا داشته است
باغبان است ندیده است به گلزار مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۹: به آفتاب برابر مساز یار مرا 2شمارهٔ ۲۰: نیست در سر هوس جوش خریدار مرا 3شمارهٔ ۲۱: نسیم بی نیازی کرد تا روشن چراغم را 4شمارهٔ ۲۲: صبح بیدار ندارد نظر پاک مرا 5شمارهٔ ۲۳: کرده ای لبریز می جام مرا 6شمارهٔ ۲۴: گشته سودای غمش هم درد و هم درمان م ...7شمارهٔ ۲۵: ز پرده های خموشی شنو فغان مرا 8شمارهٔ ۲۶: کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را 9شمارهٔ ۲۷: باشد خطر ز وصل جدایی کشیده را 10شمارهٔ ۲۸: کرده ام از غیر خیال دوست خالی سینه ...11شمارهٔ ۲۹: صبح شد ساقی بده جام می دیرینه را 12شمارهٔ ۳۰: دیده آشوب نگاه فتنه پرداز تو را 13شمارهٔ ۳۱: بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را 14شمارهٔ ۳۲: زمین که گنج روان گفته خاک راه تو ر ...15شمارهٔ ۳۳: چه داد شکر دهم شوق آرزوی تو را 16شمارهٔ ۳۴: به عالمی ندهم ذوق می پرستی را 17شمارهٔ ۳۵: از سر بگذار خودنمایی را 18شمارهٔ ۳۶: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 19شمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما 20شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 21شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 22شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 23شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 24شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 25شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 26شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 27شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 28شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 29شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 30شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 31شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 32شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 33شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 34شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...35شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 36شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...37شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 38شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 39شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 40شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...41شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 42شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 43شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 44شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...45شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 46شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 47شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 48شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 49شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 50شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 51شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 52شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 53شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 54شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 55شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 56شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 57شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 58شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...59شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 60شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...61شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 62شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...63شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 64شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 65شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 66شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 67شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 68شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 69شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 70شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 71شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 72شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 73شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...74شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 75شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 76شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 77شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 78شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 79شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 80شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 81شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 82شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 83شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 84شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 85شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 86شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 87شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 88شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 89شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...90شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 91شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 92شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 93شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...94شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...95شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 96شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...97شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 98شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...99شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 100شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 101شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...102شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...103شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 104شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...105شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...106شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 107شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 108شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 109شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...110شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 111شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 112شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 113شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 114شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 115شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 116شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...117شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 118شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...119شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 120شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...121شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 122شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 123شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 124شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 125شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 126شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 127شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 128شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 129شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 130شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...131شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 132شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...133شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 134شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 135شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 136شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 137شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 138شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 139شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 140شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 141شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 142شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 143شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 144شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 145شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 146شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 147شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 148شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...149شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 150شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...151شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 152شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 153شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 154شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 155شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 156شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...157شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 158شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 159شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 160شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 161شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...162شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...163شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 164شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 165شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...166شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 167شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 168شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 169شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 170شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 171شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 172شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 173شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 174شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 175شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 176شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...177شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...178شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 179شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 180شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 181شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 182شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...183شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...184شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 185شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 186شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 187شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 188شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 189شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 190شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 191شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 192شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 193شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 194شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...195شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 196شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...197شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 198شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 199شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 200شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 201شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...202شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 203شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...204شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...205شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...206شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 207شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 208شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 209شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...210شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 211شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 212شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 213شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 214شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...215شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...216شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 217شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 218شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...219شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 220شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 221شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 222شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...223شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 224شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 225شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...226شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...227شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 228شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 229شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 230شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 231شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...232شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 233شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 234شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 235شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 236شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 237شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 238شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...239شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 240شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 241شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 242شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 243شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...244شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 245شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...246شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 247شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 248شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 249شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 250شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 251شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...252شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 253شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...254شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 255شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 256شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 257شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 258شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 259شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 260شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 261شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 262شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 263شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...264شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...265شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...266شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 267شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...268شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 269شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 270شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 271شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 272شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...273شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 274شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 275شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 276شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 277شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...278شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 279شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 280شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...281شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...282شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...283شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 284شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 285شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 286شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 287شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 288شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...289شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 290شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...291شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 292شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 293شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...294شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 295شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 296شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...297شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 298شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 299شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 300شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...301شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 302شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...303شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...304شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 305شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 306شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 307شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 308شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...309شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 310شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 311شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...312شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 313شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...314شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...315شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 316شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 317شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ