به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۲۴: گشته سودای غمش هم درد و هم درمان مرا

2440عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گشته سودای غمش هم درد و هم درمان مرا
می تراود آب خضر از آتش پنهان مرا
ساخت اول حلقه زنجیرم از چشم غزال
چون به صحرا برد سودای تو از زندان مرا
زد فلک از اخترم بر سر گل سرگشتگی
بسکه دید از گردش چشم تو سرگردان مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۳: کرده ای لبریز می جام مرا 2شمارهٔ ۲۴: گشته سودای غمش هم درد و هم درمان م ...3شمارهٔ ۲۵: ز پرده های خموشی شنو فغان مرا 4شمارهٔ ۲۶: کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را 5شمارهٔ ۲۷: باشد خطر ز وصل جدایی کشیده را 6شمارهٔ ۲۸: کرده ام از غیر خیال دوست خالی سینه ...7شمارهٔ ۲۹: صبح شد ساقی بده جام می دیرینه را 8شمارهٔ ۳۰: دیده آشوب نگاه فتنه پرداز تو را 9شمارهٔ ۳۱: بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را 10شمارهٔ ۳۲: زمین که گنج روان گفته خاک راه تو ر ...11شمارهٔ ۳۳: چه داد شکر دهم شوق آرزوی تو را 12شمارهٔ ۳۴: به عالمی ندهم ذوق می پرستی را 13شمارهٔ ۳۵: از سر بگذار خودنمایی را 14شمارهٔ ۳۶: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 15شمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما 16شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 17شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 18شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 19شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 20شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 21شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 22شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 23شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 24شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 25شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 26شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 27شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 28شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 29شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 30شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...31شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 32شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...33شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 34شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 35شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 36شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...37شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 38شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 39شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 40شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...41شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 42شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 43شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 44شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 45شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 46شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 47شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 48شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 49شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 50شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 51شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 52شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 53شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 54شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...55شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 56شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...57شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 58شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...59شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 60شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 61شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 62شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 63شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 64شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 65شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 66شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 67شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 68شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 69شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...70شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 71شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 72شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 73شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 74شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 75شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 76شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 77شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 78شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 79شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 80شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 81شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 82شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 83شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 84شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 85شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...86شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 87شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 88شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 89شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...90شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...91شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 92شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...93شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 94شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...95شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 96شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 97شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...98شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...99شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 100شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...101شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...102شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 103شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 104شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 105شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...106شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 107شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 108شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 109شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 110شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 111شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 112شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...113شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 114شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...115شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 116شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...117شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 118شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 119شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 120شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 121شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 122شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 123شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 124شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 125شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 126شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...127شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 128شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...129شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 130شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 131شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 132شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 133شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 134شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 135شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 136شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 137شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 138شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 139شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 140شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 141شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 142شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 143شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 144شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...145شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 146شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...147شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 148شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 149شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 150شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 151شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 152شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...153شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 154شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 155شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 156شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 157شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...158شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...159شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 160شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 161شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...162شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 163شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 164شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 165شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 166شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 167شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 168شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 169شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 170شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 171شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 172شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...173شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...174شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 175شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 176شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 177شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 178شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...179شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...180شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 181شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 182شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 183شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 184شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 185شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 186شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 187شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 188شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 189شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 190شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...191شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 192شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...193شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 194شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 195شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 196شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 197شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...198شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 199شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...200شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...201شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...202شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 203شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 204شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 205شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...206شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 207شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 208شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 209شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 210شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...211شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...212شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 213شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 214شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...215شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 216شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 217شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 218شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...219شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 220شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 221شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...222شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...223شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 224شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 225شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 226شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 227شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...228شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 229شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 230شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 231شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 232شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 233شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 234شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...235شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 236شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 237شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 238شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 239شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...240شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 241شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...242شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 243شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 244شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 245شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 246شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 247شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...248شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 249شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...250شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 251شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 252شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 253شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 254شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 255شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 256شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 257شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 258شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 259شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...260شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...261شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...262شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 263شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...264شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 265شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 266شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 267شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 268شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...269شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 270شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 271شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 272شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 273شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...274شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 275شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 276شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...277شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...278شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...279شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 280شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 281شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 282شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 283شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 284شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...285شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 286شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...287شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 288شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 289شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...290شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 291شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 292شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...293شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 294شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 295شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 296شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...297شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 298شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...299شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...300شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 301شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 302شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 303شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 304شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...305شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 306شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 307شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...308شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 309شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...310شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...311شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 312شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 313شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ