به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۲۵: ز پرده های خموشی شنو فغان مرا

2520عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ز پرده های خموشی شنو فغان مرا
به غیر غنچه نفهمد کسی زبان مرا
نمی شود نفسی غافل از دلم صیاد
قفس به زیر نگین دارد آشیان مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۴: گشته سودای غمش هم درد و هم درمان م ...2شمارهٔ ۲۵: ز پرده های خموشی شنو فغان مرا 3شمارهٔ ۲۶: کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را 4شمارهٔ ۲۷: باشد خطر ز وصل جدایی کشیده را 5شمارهٔ ۲۸: کرده ام از غیر خیال دوست خالی سینه ...6شمارهٔ ۲۹: صبح شد ساقی بده جام می دیرینه را 7شمارهٔ ۳۰: دیده آشوب نگاه فتنه پرداز تو را 8شمارهٔ ۳۱: بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را 9شمارهٔ ۳۲: زمین که گنج روان گفته خاک راه تو ر ...10شمارهٔ ۳۳: چه داد شکر دهم شوق آرزوی تو را 11شمارهٔ ۳۴: به عالمی ندهم ذوق می پرستی را 12شمارهٔ ۳۵: از سر بگذار خودنمایی را 13شمارهٔ ۳۶: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 14شمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما 15شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 16شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 17شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 18شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 19شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 20شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 21شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 22شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 23شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 24شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 25شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 26شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 27شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 28شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 29شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...30شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 31شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...32شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 33شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 34شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 35شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...36شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 37شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 38شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 39شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...40شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 41شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 42شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 43شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 44شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 45شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 46شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 47شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 48شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 49شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 50شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 51شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 52شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 53شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...54شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 55شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...56شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 57شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...58شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 59شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 60شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 61شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 62شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 63شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 64شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 65شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 66شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 67شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 68شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...69شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 70شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 71شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 72شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 73شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 74شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 75شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 76شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 77شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 78شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 79شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 80شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 81شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 82شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 83شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 84شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...85شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 86شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 87شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 88شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...89شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...90شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 91شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...92شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 93شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...94شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 95شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 96شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...97شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...98شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 99شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...100شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...101شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 102شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 103شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 104شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...105شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 106شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 107شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 108شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 109شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 110شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 111شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...112شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 113شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...114شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 115شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...116شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 117شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 118شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 119شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 120شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 121شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 122شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 123شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 124شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 125شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...126شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 127شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...128شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 129شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 130شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 131شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 132شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 133شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 134شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 135شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 136شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 137شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 138شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 139شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 140شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 141شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 142شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 143شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...144شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 145شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...146شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 147شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 148شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 149شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 150شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 151شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...152شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 153شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 154شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 155شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 156شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...157شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...158شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 159شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 160شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...161شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 162شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 163شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 164شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 165شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 166شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 167شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 168شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 169شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 170شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 171شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...172شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...173شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 174شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 175شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 176شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 177شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...178شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...179شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 180شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 181شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 182شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 183شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 184شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 185شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 186شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 187شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 188شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 189شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...190شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 191شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...192شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 193شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 194شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 195شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 196شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...197شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 198شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...199شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...200شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...201شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 202شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 203شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 204شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...205شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 206شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 207شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 208شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 209شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...210شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...211شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 212شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 213شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...214شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 215شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 216شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 217شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...218شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 219شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 220شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...221شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...222شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 223شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 224شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 225شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 226شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...227شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 228شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 229شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 230شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 231شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 232شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 233شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...234شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 235شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 236شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 237شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 238شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...239شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 240شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...241شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 242شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 243شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 244شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 245شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 246شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...247شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 248شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...249شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 250شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 251شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 252شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 253شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 254شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 255شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 256شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 257شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 258شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...259شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...260شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...261شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 262شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...263شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 264شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 265شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 266شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 267شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...268شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 269شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 270شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 271شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 272شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...273شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 274شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 275شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...276شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...277شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...278شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 279شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 280شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 281شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 282شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 283شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...284شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 285شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...286شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 287شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 288شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...289شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 290شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 291شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...292شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 293شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 294شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 295شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...296شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 297شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...298شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...299شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 300شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 301شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 302شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 303شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...304شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 305شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 306شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...307شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 308شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...309شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...310شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 311شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 312شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ