به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۵: پیش می میرم به راهت نقش پای خویش را

2380عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

پیش می میرم به راهت نقش پای خویش را
گرد سرگردم زیادت مدعای خویش را
روز محشر من شهید منت از شرم و حیا
چون کنم اظهار یارب ماجرای خویش را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴: رخصت طوفان دهم گر اشک عالمگیر را 2شمارهٔ ۱۵: پیش می میرم به راهت نقش پای خویش ر ...3شمارهٔ ۱۶: غم عشقت زده ره خواب مرا 4شمارهٔ ۱۷: دلیل بادیه دیوانگی بس است مرا 5شمارهٔ ۱۸: حیرت آبادی که او پهلو نشین باشد مر ...6شمارهٔ ۱۹: به آفتاب برابر مساز یار مرا 7شمارهٔ ۲۰: نیست در سر هوس جوش خریدار مرا 8شمارهٔ ۲۱: نسیم بی نیازی کرد تا روشن چراغم را 9شمارهٔ ۲۲: صبح بیدار ندارد نظر پاک مرا 10شمارهٔ ۲۳: کرده ای لبریز می جام مرا 11شمارهٔ ۲۴: گشته سودای غمش هم درد و هم درمان م ...12شمارهٔ ۲۵: ز پرده های خموشی شنو فغان مرا 13شمارهٔ ۲۶: کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را 14شمارهٔ ۲۷: باشد خطر ز وصل جدایی کشیده را 15شمارهٔ ۲۸: کرده ام از غیر خیال دوست خالی سینه ...16شمارهٔ ۲۹: صبح شد ساقی بده جام می دیرینه را 17شمارهٔ ۳۰: دیده آشوب نگاه فتنه پرداز تو را 18شمارهٔ ۳۱: بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را 19شمارهٔ ۳۲: زمین که گنج روان گفته خاک راه تو ر ...20شمارهٔ ۳۳: چه داد شکر دهم شوق آرزوی تو را 21شمارهٔ ۳۴: به عالمی ندهم ذوق می پرستی را 22شمارهٔ ۳۵: از سر بگذار خودنمایی را 23شمارهٔ ۳۶: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 24شمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما 25شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 26شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 27شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 28شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 29شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 30شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 31شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 32شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 33شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 34شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 35شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 36شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 37شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 38شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 39شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...40شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 41شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...42شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 43شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 44شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 45شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...46شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 47شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 48شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 49شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...50شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 51شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 52شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 53شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 54شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 55شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 56شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 57شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 58شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 59شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 60شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 61شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 62شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 63شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...64شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 65شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...66شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 67شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...68شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 69شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 70شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 71شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 72شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 73شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 74شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 75شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 76شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 77شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 78شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...79شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 80شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 81شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 82شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 83شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 84شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 85شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 86شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 87شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 88شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 89شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 90شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 91شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 92شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 93شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 94شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...95شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 96شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 97شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 98شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...99شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...100شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 101شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...102شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 103شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...104شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 105شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 106شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...107شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...108شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 109شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...110شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...111شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 112شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 113شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 114شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...115شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 116شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 117شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 118شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 119شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 120شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 121شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...122شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 123شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...124شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 125شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...126شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 127شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 128شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 129شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 130شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 131شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 132شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 133شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 134شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 135شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...136شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 137شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...138شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 139شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 140شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 141شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 142شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 143شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 144شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 145شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 146شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 147شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 148شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 149شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 150شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 151شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 152شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 153شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...154شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 155شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...156شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 157شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 158شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 159شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 160شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 161شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...162شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 163شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 164شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 165شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 166شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...167شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...168شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 169شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 170شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...171شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 172شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 173شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 174شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 175شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 176شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 177شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 178شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 179شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 180شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 181شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...182شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...183شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 184شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 185شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 186شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 187شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...188شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...189شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 190شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 191شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 192شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 193شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 194شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 195شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 196شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 197شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 198شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 199شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...200شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 201شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...202شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 203شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 204شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 205شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 206شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...207شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 208شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...209شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...210شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...211شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 212شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 213شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 214شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...215شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 216شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 217شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 218شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 219شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...220شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...221شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 222شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 223شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...224شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 225شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 226شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 227شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...228شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 229شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 230شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...231شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...232شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 233شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 234شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 235شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 236شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...237شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 238شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 239شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 240شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 241شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 242شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 243شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...244شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 245شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 246شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 247شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 248شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...249شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 250شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...251شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 252شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 253شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 254شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 255شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 256شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...257شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 258شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...259شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 260شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 261شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 262شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 263شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 264شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 265شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 266شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 267شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 268شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...269شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...270شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...271شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 272شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...273شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 274شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 275شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 276شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 277شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...278شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 279شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 280شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 281شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 282شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...283شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 284شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 285شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...286شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...287شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...288شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 289شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 290شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 291شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 292شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 293شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...294شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 295شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...296شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 297شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 298شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...299شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 300شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 301شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...302شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 303شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 304شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 305شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...306شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 307شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...308شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...309شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 310شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 311شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 312شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 313شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...314شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 315شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 316شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...317شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 318شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...319شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...320شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 321شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 322شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ