به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۸: حیرت آبادی که او پهلو نشین باشد مرا

2890عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

حیرت آبادی که او پهلو نشین باشد مرا
کاش همچون شمع جان در آستین باشد مرا
بی تو کی راضی شود جان وصال آموز من
تا اثر در یارب و سر بر زمین باشد مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷: دلیل بادیه دیوانگی بس است مرا 2شمارهٔ ۱۸: حیرت آبادی که او پهلو نشین باشد مر ...3شمارهٔ ۱۹: به آفتاب برابر مساز یار مرا 4شمارهٔ ۲۰: نیست در سر هوس جوش خریدار مرا 5شمارهٔ ۲۱: نسیم بی نیازی کرد تا روشن چراغم را 6شمارهٔ ۲۲: صبح بیدار ندارد نظر پاک مرا 7شمارهٔ ۲۳: کرده ای لبریز می جام مرا 8شمارهٔ ۲۴: گشته سودای غمش هم درد و هم درمان م ...9شمارهٔ ۲۵: ز پرده های خموشی شنو فغان مرا 10شمارهٔ ۲۶: کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را 11شمارهٔ ۲۷: باشد خطر ز وصل جدایی کشیده را 12شمارهٔ ۲۸: کرده ام از غیر خیال دوست خالی سینه ...13شمارهٔ ۲۹: صبح شد ساقی بده جام می دیرینه را 14شمارهٔ ۳۰: دیده آشوب نگاه فتنه پرداز تو را 15شمارهٔ ۳۱: بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را 16شمارهٔ ۳۲: زمین که گنج روان گفته خاک راه تو ر ...17شمارهٔ ۳۳: چه داد شکر دهم شوق آرزوی تو را 18شمارهٔ ۳۴: به عالمی ندهم ذوق می پرستی را 19شمارهٔ ۳۵: از سر بگذار خودنمایی را 20شمارهٔ ۳۶: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 21شمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما 22شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 23شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 24شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 25شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 26شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 27شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 28شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 29شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 30شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 31شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 32شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 33شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 34شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 35شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 36شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...37شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 38شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...39شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 40شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 41شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 42شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...43شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 44شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 45شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 46شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...47شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 48شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 49شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 50شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 51شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 52شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 53شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 54شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 55شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 56شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 57شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 58شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 59شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 60شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...61شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 62شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...63شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 64شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...65شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 66شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 67شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 68شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 69شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 70شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 71شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 72شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 73شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 74شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 75شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...76شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 77شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 78شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 79شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 80شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 81شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 82شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 83شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 84شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 85شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 86شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 87شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 88شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 89شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 90شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 91شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...92شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 93شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 94شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 95شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...96شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...97شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 98شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...99شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 100شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...101شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 102شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 103شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...104شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...105شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 106شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...107شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...108شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 109شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 110شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 111شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...112شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 113شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 114شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 115شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 116شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 117شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 118شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...119شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 120شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...121شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 122شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...123شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 124شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 125شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 126شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 127شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 128شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 129شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 130شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 131شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 132شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...133شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 134شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...135شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 136شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 137شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 138شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 139شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 140شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 141شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 142شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 143شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 144شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 145شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 146شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 147شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 148شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 149شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 150شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...151شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 152شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...153شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 154شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 155شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 156شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 157شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 158شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...159شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 160شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 161شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 162شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 163شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...164شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...165شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 166شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 167شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...168شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 169شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 170شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 171شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 172شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 173شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 174شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 175شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 176شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 177شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 178شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...179شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...180شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 181شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 182شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 183شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 184شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...185شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...186شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 187شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 188شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 189شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 190شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 191شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 192شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 193شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 194شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 195شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 196شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...197شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 198شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...199شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 200شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 201شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 202شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 203شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...204شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 205شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...206شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...207شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...208شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 209شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 210شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 211شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...212شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 213شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 214شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 215شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 216شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...217شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...218شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 219شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 220شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...221شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 222شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 223شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 224شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...225شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 226شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 227شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...228شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...229شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 230شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 231شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 232شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 233شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...234شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 235شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 236شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 237شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 238شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 239شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 240شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...241شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 242شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 243شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 244شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 245شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...246شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 247شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...248شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 249شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 250شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 251شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 252شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 253شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...254شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 255شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...256شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 257شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 258شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 259شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 260شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 261شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 262شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 263شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 264شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 265شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...266شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...267شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...268شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 269شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...270شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 271شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 272شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 273شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 274شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...275شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 276شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 277شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 278شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 279شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...280شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 281شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 282شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...283شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...284شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...285شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 286شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 287شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 288شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 289شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 290شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...291شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 292شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...293شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 294شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 295شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...296شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 297شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 298شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...299شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 300شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 301شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 302شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...303شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 304شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...305شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...306شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 307شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 308شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 309شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 310شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...311شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 312شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 313شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...314شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 315شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...316شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...317شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 318شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 319شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ