به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۱۱: اگر دانم که عشقت گرمتر خواهد تب خود را

1920عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اگر دانم که عشقت گرمتر خواهد تب خود را
نسازم آشنای استجابت یارب خود را
دو عالم مطلب از یاد دو عالم می رود فریاد
اگر آرم به یاد خویش ترک مطلب خود را
زهر صبح دلم خورشید عالمتاب می تابد
به دست تیره روزی داده ام تا کوکب خود را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰: من که گشتم خاک ره پروای افلاکم چرا 2شمارهٔ ۱۱: اگر دانم که عشقت گرمتر خواهد تب خو ...3شمارهٔ ۱۲: ز بی سرمایگی دادم سرانجامی سر خود ...4شمارهٔ ۱۳: بسکه بر هم زد ز ترکش خانه زنبور را 5شمارهٔ ۱۴: رخصت طوفان دهم گر اشک عالمگیر را 6شمارهٔ ۱۵: پیش می میرم به راهت نقش پای خویش ر ...7شمارهٔ ۱۶: غم عشقت زده ره خواب مرا 8شمارهٔ ۱۷: دلیل بادیه دیوانگی بس است مرا 9شمارهٔ ۱۸: حیرت آبادی که او پهلو نشین باشد مر ...10شمارهٔ ۱۹: به آفتاب برابر مساز یار مرا 11شمارهٔ ۲۰: نیست در سر هوس جوش خریدار مرا 12شمارهٔ ۲۱: نسیم بی نیازی کرد تا روشن چراغم را 13شمارهٔ ۲۲: صبح بیدار ندارد نظر پاک مرا 14شمارهٔ ۲۳: کرده ای لبریز می جام مرا 15شمارهٔ ۲۴: گشته سودای غمش هم درد و هم درمان م ...16شمارهٔ ۲۵: ز پرده های خموشی شنو فغان مرا 17شمارهٔ ۲۶: کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را 18شمارهٔ ۲۷: باشد خطر ز وصل جدایی کشیده را 19شمارهٔ ۲۸: کرده ام از غیر خیال دوست خالی سینه ...20شمارهٔ ۲۹: صبح شد ساقی بده جام می دیرینه را 21شمارهٔ ۳۰: دیده آشوب نگاه فتنه پرداز تو را 22شمارهٔ ۳۱: بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را 23شمارهٔ ۳۲: زمین که گنج روان گفته خاک راه تو ر ...24شمارهٔ ۳۳: چه داد شکر دهم شوق آرزوی تو را 25شمارهٔ ۳۴: به عالمی ندهم ذوق می پرستی را 26شمارهٔ ۳۵: از سر بگذار خودنمایی را 27شمارهٔ ۳۶: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 28شمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما 29شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 30شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 31شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 32شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 33شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 34شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 35شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 36شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 37شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 38شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 39شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 40شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 41شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 42شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 43شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...44شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 45شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...46شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 47شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 48شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 49شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...50شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 51شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 52شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 53شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...54شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 55شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 56شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 57شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 58شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 59شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 60شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 61شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 62شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 63شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 64شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 65شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 66شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 67شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...68شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 69شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...70شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 71شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...72شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 73شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 74شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 75شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 76شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 77شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 78شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 79شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 80شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 81شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 82شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...83شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 84شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 85شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 86شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 87شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 88شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 89شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 90شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 91شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 92شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 93شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 94شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 95شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 96شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 97شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 98شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...99شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 100شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 101شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 102شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...103شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...104شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 105شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...106شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 107شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...108شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 109شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 110شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...111شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...112شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 113شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...114شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...115شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 116شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 117شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 118شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...119شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 120شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 121شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 122شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 123شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 124شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 125شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...126شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 127شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...128شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 129شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...130شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 131شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 132شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 133شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 134شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 135شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 136شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 137شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 138شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 139شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...140شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 141شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...142شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 143شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 144شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 145شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 146شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 147شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 148شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 149شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 150شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 151شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 152شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 153شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 154شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 155شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 156شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 157شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...158شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 159شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...160شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 161شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 162شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 163شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 164شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 165شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...166شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 167شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 168شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 169شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 170شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...171شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...172شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 173شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 174شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...175شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 176شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 177شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 178شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 179شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 180شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 181شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 182شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 183شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 184شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 185شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...186شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...187شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 188شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 189شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 190شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 191شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...192شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...193شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 194شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 195شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 196شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 197شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 198شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 199شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 200شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 201شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 202شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 203شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...204شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 205شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...206شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 207شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 208شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 209شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 210شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...211شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 212شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...213شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...214شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...215شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 216شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 217شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 218شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...219شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 220شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 221شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 222شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 223شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...224شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...225شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 226شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 227شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...228شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 229شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 230شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 231شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...232شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 233شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 234شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...235شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...236شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 237شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 238شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 239شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 240شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...241شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 242شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 243شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 244شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 245شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 246شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 247شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...248شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 249شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 250شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 251شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 252شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...253شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 254شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...255شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 256شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 257شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 258شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 259شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 260شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...261شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 262شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...263شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 264شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 265شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 266شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 267شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 268شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 269شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 270شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 271شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 272شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...273شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...274شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...275شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 276شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...277شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 278شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 279شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 280شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 281شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...282شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 283شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 284شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 285شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 286شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...287شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 288شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 289شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...290شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...291شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...292شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 293شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 294شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 295شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 296شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 297شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...298شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 299شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...300شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 301شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 302شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...303شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 304شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 305شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...306شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 307شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 308شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 309شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...310شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 311شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...312شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...313شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 314شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 315شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 316شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 317شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...318شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 319شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 320شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...321شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 322شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...323شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...324شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 325شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 326شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ