به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میرزا حبیب خراسانی

میرزا حبیب خراسانیغزل هاشمارهٔ ۱۸: از عقل، عشق کرده عجب بی خبر مرا

540عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از عقل، عشق کرده عجب بی خبر مرا
هر سو کشد چو مردم بی پا و سر مرا
افسانه میکنی سخنان مرا گمان
افسانه ایست نیز از این خوبتر مرا
هر نیمه شب خیال تو تا وقت صبحدم
شیرین چو جان و دل کشد اندر ببر مرا
هر صبحدم رسول تو با صد نوید لطف
چون آفتاب حلقه بکوبد بدر مرا
در مدرس حقایق تحصیل علم عشق
بسیار کرده ام، تو مخوان بی هنر مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷: امشب آن ترک وعده داده مرا 2شمارهٔ ۱۸: از عقل، عشق کرده عجب بی خبر مرا 3شمارهٔ ۱۹: صافی آبست ز آبگینه هویدا 4شمارهٔ ۲۰: چه شده باز چه افتاده مرا 5شمارهٔ ۲۱: خیل انده ز جای برد مرا 6شمارهٔ ۲۲: یارب بدست ما که داد امشب گریبان تر ...7شمارهٔ ۲۳: ایکه کشتی ز انتظار مرا 8شمارهٔ ۲۴: خریدستی بهیچ ایخواجه ما را 9شمارهٔ ۲۵: مده بغمزه اجازت دو چشم جادو را 10شمارهٔ ۲۶: چون ترک جنک جوی من از در در آیدا 11شمارهٔ ۲۷: آنکو سرشت مهر تو اندر سرشت ما 12شمارهٔ ۲۸: پر کن از خم می کدوی مرا 13شمارهٔ ۲۹: من خرابم شش جهت آباد باشد یا خراب 14شمارهٔ ۳۰: ایدو زلفت سپاه بی ترتیب 15شمارهٔ ۳۱: چشم تو امشب شده مست از شراب 16شمارهٔ ۳۲: برخیز و در قدح فکن آن جوهر مذاب 17شمارهٔ ۳۳: ایکه گوئی شاه خوبانرا وفائی نیست، ...18شمارهٔ ۳۴: در کوی عشقبازی ننگ است و نام نیست 19شمارهٔ ۳۵: بندگی درکوی عشق از پادشائی خوشتر ا ...20شمارهٔ ۳۶: نیمه رفت از شب اکنون هیچکس بیدار ن ...21شمارهٔ ۳۷: خوبی بخوش اندامی و سیمین ذقنی نیست 22شمارهٔ ۳۸: بزم عشرت بژاژخائی نیست 23شمارهٔ ۳۹: زردی برگ خزان عکس رخ زرد من است 24شمارهٔ ۴۰: بندگی بر در مردان خدا دین من است 25شمارهٔ ۴۱: این کیست چنین ستاده سرمست 26شمارهٔ ۴۲: در سلسله عشق که بگسیختنی نیست 27شمارهٔ ۴۳: بیا زاهد مزن دم زین خرافات 28شمارهٔ ۴۴: صوفی امروز مگرمست زجامی دگر است 29شمارهٔ ۴۵: ملک تسلیم و رضا دولت درویشان است 30شمارهٔ ۴۶: در ره عشق نامرادی نیست 31شمارهٔ ۴۷: چهر حق را جلوه اندر کعبه و میخانه ...32شمارهٔ ۴۸: ما را بشیخ شهر سوال و جواب نیست 33شمارهٔ ۴۹: در مدرسه علم و عمل آموختنی نیست 34شمارهٔ ۵۰: دوش با یک جام می ساقی خرابم کرده ا ...35شمارهٔ ۵۱: هر چه پوئی جز ره حق باطل است 36شمارهٔ ۵۲: قسم تو اگر بیش بود کم شدنی نیست 37شمارهٔ ۵۳: بشکست اگر جام سر سنگ سلامت 38شمارهٔ ۵۴: این کیست که او پرده ز رخسار کشیده ...39شمارهٔ ۵۵: ذوق عارف دگر و مشرب عامی دگراست 40شمارهٔ ۵۶: بر لبم گوش نه که بانگ نی است 41شمارهٔ ۵۷: تسبیح تو ایشیخ که صد دانه تمام است 42شمارهٔ ۵۸: از داغ غمت هر که دلش سوختنی نیست 43شمارهٔ ۵۹: اگنون که گذشته ز شب تیره دو پاس اس ...44شمارهٔ ۶۰: تو را آئینه محتاج حلب نیست 45شمارهٔ ۶۱: شیخ و زاهد دوش اگر منع از شرابم کر ...46شمارهٔ ۶۲: مطرب امروز مگر نغمه سرائی دگر است 47شمارهٔ ۶۳: ای مغبچه کو ره خرابات 48شمارهٔ ۶۴: از هیچ دری حاجت درویش روا نیست 49شمارهٔ ۶۵: خانه گه تاریک و گاهی روشن است 50شمارهٔ ۶۶: هر سر که بسودای طلب باختنی نیست 51شمارهٔ ۶۷: امروز جمال تو طرح دگر افتاده است 52شمارهٔ ۶۸: یک امشبی که توئی در برابرم سرمست 53شمارهٔ ۶۹: سلیمان را جز این تن اهرمن نیست 54شمارهٔ ۷۰: این خرمن هستی که بجز سوختنی نیست 55شمارهٔ ۷۱: فلک از سینه ما دود آهی است 56شمارهٔ ۷۲: کار ما باز مشکل افتاده است 57شمارهٔ ۷۳: این نفس بداندیش بفرمان شدنی نیست 58شمارهٔ ۷۴: از شیخ بپرسید گر از اهل کتاب است 59شمارهٔ ۷۵: با دوستان ثشسته چه جای ملامت است 60شمارهٔ ۷۶: در میان عاشق و معشوق رازی دیگر است 61شمارهٔ ۷۷: شکسته زلف یکی ترک مست یار منست 62شمارهٔ ۷۸: در حجاب خرقه و دستار، مستی خوشتر ا ...63شمارهٔ ۷۹: در محفل اغیار همه غنج و دلال است 64شمارهٔ ۸۰: این خانه که پیوسته در او جوش و خرو ...65شمارهٔ ۸۱: دلم در سینه چون ساغر بجوش است 66شمارهٔ ۸۲: ما روی بمیخانه و زاهد بحجاز است 67شمارهٔ ۸۳: آب بودم صحبت آذر گلابم کرده است 68شمارهٔ ۸۴: شه وجود عجب قاصدی فرستاده است 69شمارهٔ ۸۵: دستار تو ای شیخ که صد حلقه فزون اس ...70شمارهٔ ۸۶: بکیش زاهدان گرمی حرام است 71شمارهٔ ۸۷: زمامم در کف پیری فقیر است 72شمارهٔ ۸۸: من که بی پیمانه مستم حاجت پیمانه ن ...73شمارهٔ ۸۹: چون باده بجام است همه کار بکام است 74شمارهٔ ۹۰: گر خدای سپهر یار من است 75شمارهٔ ۹۱: دل عاشق که نازکتر زجام است 76شمارهٔ ۹۲: دوستان نوبت سپیده دم است 77شمارهٔ ۹۳: ایخواجه شنیدم که لبت کان نبات است 78شمارهٔ ۹۴: شد وقت سحر چشم تو تا چند بخواب است 79شمارهٔ ۹۵: آن جامه بر آن بدن چه زیباست 80شمارهٔ ۹۶: عشق است که اندر دو جهان راه نجات ا ...81شمارهٔ ۹۷: کس نیست که از لعل تو دشنام شنیده ا ...82شمارهٔ ۹۸: از زلف سیاهت که همه چین و شکنج است 83شمارهٔ ۹۹: نوبت عشرت است و وقت صبوح 84شمارهٔ ۱۰۰: تو را مسجد مرا میخانه ای شیخ 85شمارهٔ ۱۰۱: قدم بگذار و از ما بگذر ای شیخ 86شمارهٔ ۱۰۲: روز بحث از رساله دارد شیخ 87شمارهٔ ۱۰۳: بکوی میفروشم بار دادند 88شمارهٔ ۱۰۴: شیخ است و حلقه بر در خمار میزند 89شمارهٔ ۱۰۵: بخت اگر یاری کند دلدار دلداری کند 90شمارهٔ ۱۰۶: دو چشم مست تو کز خواب ناز برخیزد 91شمارهٔ ۱۰۷: دیشب مغی از خانه خمار برآمد 92شمارهٔ ۱۰۸: نام مه گل را مه خرداد نهادند 93شمارهٔ ۱۰۹: زاهدی از صومعه بیزار شد 94شمارهٔ ۱۱۰: افسانه بد مستی ما دوش سمر شد 95شمارهٔ ۱۱۱: تا می بکیش زاهد و مفتی حرام شد 96شمارهٔ ۱۱۲: شیخناشب تا سحر مست و خراب از باده ...97شمارهٔ ۱۱۳: موج زد اشکی و ما را آب برد 98شمارهٔ ۱۱۴: دم زد لبی از شکوه، نیش نام نهادند 99شمارهٔ ۱۱۵: در ازل باده کشان چون گل پیمانه زد ...100شمارهٔ ۱۱۶: شیخنا افتان و خیزان بر در میخانه ...101شمارهٔ ۱۱۷: گفتم از لعل لبت یک بوسه، گفت آری ...102شمارهٔ ۱۱۸: ز گیسویت سخن با شانه گفتند 103شمارهٔ ۱۱۹: ترک من سبزه گرد لب دارد 104شمارهٔ ۱۲۰: کاوس کیانی که کیش نام نهادند 105شمارهٔ ۱۲۱: کارم از عشق بسی مشکل و دشوار بود 106شمارهٔ ۱۲۲: رفته سه سال تا مه خرداد 107شمارهٔ ۱۲۳: شیخ و زاهد را خمیر از سبحه صد دان ...108شمارهٔ ۱۲۴: پسته گر چون لعل جانبخش تو خندانی ...109شمارهٔ ۱۲۵: گفتمش هندوی زلفت، گفت طراری کند 110شمارهٔ ۱۲۶: من در این صحرا نهادم پا که نخجیرم ...111شمارهٔ ۱۲۷: چه بازی دوش در میخانه کردند 112شمارهٔ ۱۲۸: دمبدم عمر میرود بر باد 113شمارهٔ ۱۲۹: دست ساقی دوش در محفل درخت طور بود 114شمارهٔ ۱۳۰: یاد آنروزیکه کس را ره در این محضر ...115شمارهٔ ۱۳۱: هر کسی در جهان غمی دارد 116شمارهٔ ۱۳۲: ابر اندک ترشحی دارد 117شمارهٔ ۱۳۳: گاهی سخن از عشق بگوئید بگوئید 118شمارهٔ ۱۳۴: تا چند از این خاک بمیرید و بزائید 119شمارهٔ ۱۳۵: شیخنا خیزو برون آی ز خود گامی چند 120شمارهٔ ۱۳۶: ساقی سخن ز مشعله طور می کند 121شمارهٔ ۱۳۷: خوشا دردی که درمانی ندارد 122شمارهٔ ۱۳۸: شب دوشین که روز فرهی بود 123شمارهٔ ۱۳۹: مهرش از دل مگو بدر نرود 124شمارهٔ ۱۴۰: قاصد آمد سحرگه از بغداد 125شمارهٔ ۱۴۱: می زدن در بزم نادانان ز نادانی بو ...126شمارهٔ ۱۴۲: شیخ و زاهد گر مرا مردود و کافر گف ...127شمارهٔ ۱۴۳: معاشران قدح نوش اگر صواب کنند 128شمارهٔ ۱۴۴: نیست جز عشق را رکوع و سجود 129شمارهٔ ۱۴۵: ایخوش آنروزیکه شمعی بود و پروانه ...130شمارهٔ ۱۴۶: هیچ می گوئی مراد دلداده ای دیوانه ...131شمارهٔ ۱۴۷: این پایه که عقل و هنرش نام نهادند 132شمارهٔ ۱۴۸: حق بمن بنده چشم روشن داد 133شمارهٔ ۱۴۹: این سنگ جز بلطف تو گوهر نمی شود 134شمارهٔ ۱۵۰: خوشا کاین خانه را ویرانه سازند 135شمارهٔ ۱۵۱: پیر مغان گناه مرا گر ثواب کرد 136شمارهٔ ۱۵۲: کفر زلف تو عرض ایمان کرد 137شمارهٔ ۱۵۳: صبح است و صبوح است بیائید بیائید 138شمارهٔ ۱۵۴: میزند روز و شب جرس فریاد 139شمارهٔ ۱۵۵: بیا که طره تو میل شور و شر دارد 140شمارهٔ ۱۵۶: بنده گر سر بر آستان باشد 141شمارهٔ ۱۵۷: هر دم بشارتهای دل از هاتف جان می ...142شمارهٔ ۱۵۸: آزار تو ایدوست دل آزار نباشد 143شمارهٔ ۱۵۹: حلقه بر هر در زدم دیدم در میخانه ...144شمارهٔ ۱۶۰: شاهدی مستانه آمد زاهدی مستور شد 145شمارهٔ ۱۶۱: ترکیم سحرگاهان، در بستر خواب آمد 146شمارهٔ ۱۶۲: ساقی امشب گوئیا زردشت پیغمبر بود 147شمارهٔ ۱۶۳: هردم بشارتهای جان، از هاتف دل میر ...148شمارهٔ ۱۶۴: عمر برآمد مرا به نیمه هفتاد 149شمارهٔ ۱۶۵: بنقد حال شدم خاک هر چه بادا باد 150شمارهٔ ۱۶۶: ترکم امشب بسرا بیخود و مدهوش آمد 151شمارهٔ ۱۶۷: هر که امروز فکر فردا کرد 152شمارهٔ ۱۶۸: خوشا شراب و جوانی و می ببانگ سرود 153شمارهٔ ۱۶۹: بنویس نامه گر رقم قتل ما بود 154شمارهٔ ۱۷۰: مثال مومن از مزمار گفتند 155شمارهٔ ۱۷۱: باغ را نوبت نشور آمد 156شمارهٔ ۱۷۲: تیره شد گیتی و هنگام طرب باز آمد 157شمارهٔ ۱۷۳: آمد مه خورداد که در غم نتوان بود 158شمارهٔ ۱۷۴: حرف ما با تو شب دوش چه بود 159شمارهٔ ۱۷۵: دوش ترک مست ما با طره آشفته بود 160شمارهٔ ۱۷۶: کفر زلف تو دگر باره مسلمانم کرد 161شمارهٔ ۱۷۷: چشم مست تو مگر باز چه در سر دارد 162شمارهٔ ۱۷۸: لطف تو سنگ را بنظر گوهر آورد 163شمارهٔ ۱۷۹: این همه آشوب و غوغا بر سر کوی تو ...164شمارهٔ ۱۸۰: نگینی گر بدست جم نباشد 165شمارهٔ ۱۸۱: باده نوشان بیخود از جام تواند 166شمارهٔ ۱۸۲: بهار شد که جهان خرمی ز سر گیرد 167شمارهٔ ۱۸۳: عشق آمد و یکباره ز خود بی خبرش کر ...168شمارهٔ ۱۸۴: میرود نیسان و میآید ایار 169شمارهٔ ۱۸۵: نبیند روی لیلی کس در این دار 170شمارهٔ ۱۸۶: بر چهره تو طره پیراسته خوشتر 171شمارهٔ ۱۸۷: الا تا کی حدیث از عمر و عمار 172شمارهٔ ۱۸۸: ای گشته یک امروز تو از محفل ما دو ...173شمارهٔ ۱۸۹: در دشت مرو بصید نخجیر 174شمارهٔ ۱۹۰: چه خوش است آنکه شبی از سر شب تا ب ...175شمارهٔ ۱۹۱: بر خیز که خاست باد شبگیر 176شمارهٔ ۱۹۲: خواجه در آرزوی عمر دراز 177شمارهٔ ۱۹۳: شوریست عجب در سر شوریده سران باز 178شمارهٔ ۱۹۴: بر وی درازتر شود این آرزو و آز 179شمارهٔ ۱۹۵: زان طره در هم دل آویز 180شمارهٔ ۱۹۶: گوهر خود را هویدا کن کمال اینست و ...181شمارهٔ ۱۹۷: خروس صبح زد سبوح و قدوس 182شمارهٔ ۱۹۸: نوبتی صبح فرو کوفت کوس 183شمارهٔ ۱۹۹: نه درد جوی و نه اندر هوای درمان ب ...184شمارهٔ ۲۰۰: گفته بودی کز پریشانی شدم چون موی ...185شمارهٔ ۲۰۱: حلقه در گوش چو دف چنگ صفت سر در پ ...186شمارهٔ ۲۰۲: دل نبندی بچرخ و دورانش 187شمارهٔ ۲۰۳: بدستم افتد اگر باز زلف پر شکنش 188شمارهٔ ۲۰۴: ای آفت جان و فتنه هوش 189شمارهٔ ۲۰۵: تو خواجه ای و منت جون غلام حلقه ب ...190شمارهٔ ۲۰۶: هر چه آید ز رنج و راحت پیش 191شمارهٔ ۲۰۷: گر دماغت تر نشد ای شیخ شهر از جام ...192شمارهٔ ۲۰۸: چون گریزد شیخ شهر از نام عشق 193شمارهٔ ۲۰۹: نزند دم فلک بجز دم عشق 194شمارهٔ ۲۱۰: باز رسید از یمن، نفخه زحمن عشق 195شمارهٔ ۲۱۱: نیمه از خاک و نیمه از افلاک 196شمارهٔ ۲۱۲: رفت از عمرم ای پسر چل سال 197شمارهٔ ۲۱۳: چند از این ترهات بیحاصل 198شمارهٔ ۲۱۴: هر روز بدیدار تو آیم ز در دل 199شمارهٔ ۲۱۵: هر چه در قرآن خدا فرموده از خمرو ...200شمارهٔ ۲۱۶: شکرلله که شدی باخبر از عالم دل 201شمارهٔ ۲۱۷: این خواجه گر رهد ز غم و حسرت اجل 202شمارهٔ ۲۱۸: گرد لعل دلفریبت کرده منزل تیره خا ...203شمارهٔ ۲۱۹: میرود اندیشه عشق تو چون جان در تن ...204شمارهٔ ۲۲۰: هان و هان ای بهار فضل و کمال 205شمارهٔ ۲۲۱: امشب بدر پیر مغان ولوله داریم 206شمارهٔ ۲۲۲: چنان دیوانه و بیهوش و مستم 207شمارهٔ ۲۲۳: بخاطر از کسی باری ندارم 208شمارهٔ ۲۲۴: افتد که شبی از کف تو جام ستانیم 209شمارهٔ ۲۲۵: ما بپای خم می سر بشکنیم 210شمارهٔ ۲۲۶: مستانه باز تا در میخانه میروم 211شمارهٔ ۲۲۷: تا بکی همراهی این عقل سرگردان کنم 212شمارهٔ ۲۲۸: نیمه هشیاریم و یک نیم دگر مستانه ...213شمارهٔ ۲۲۹: خداوندا عجب شوریده رائیم 214شمارهٔ ۲۳۰: بجرم آنکه تو خون کرده ای دل ما را 215شمارهٔ ۲۳۱: بنده ام بنده ولی بیخردم 216شمارهٔ ۲۳۲: در این خرمن گدائی خوشه چینم 217شمارهٔ ۲۳۳: دوش دو بهره نرفته ز شبم 218شمارهٔ ۲۳۴: ما بیخودان مست که رند و قلندریم 219شمارهٔ ۲۳۵: در رود کنگ دره تنگی گرفته ایم 220شمارهٔ ۲۳۶: ای خواجه با تو من سخنی مختصر کنم 221شمارهٔ ۲۳۷: گر تو می در خواب خوردی، ما به بید ...222شمارهٔ ۲۳۸: زر چه باشد که نثار کف پای تو کنم 223شمارهٔ ۲۳۹: بتقریبی ز ما گاهی ببر نام 224شمارهٔ ۲۴۰: یک بوسه زلعل لب دلجوی تو خواهم 225شمارهٔ ۲۴۱: ما راز نهانیم که در قلب جهانیم 226شمارهٔ ۲۴۲: از قول دوست ما بیکی مرحبا خوشیم 227شمارهٔ ۲۴۳: چون شود سردی فزون کار می و ساغر ک ...228شمارهٔ ۲۴۴: بتی شیرین لب اما ترشروی و تند خو ...229شمارهٔ ۲۴۵: باده پیش آر که ما گوش بغوغا ندهیم 230شمارهٔ ۲۴۶: با سبوی میفروشان دست بیعت داده ای ...231شمارهٔ ۲۴۷: ما قدح جز زکف شاهد صادق نزنیم 232شمارهٔ ۲۴۸: گر میخری شکسته تو خود ما شکسته ای ...233شمارهٔ ۲۴۹: من بجز کار می و ساقی و ساغر نکنم 234شمارهٔ ۲۵۰: بار دیگر یارجویان بر در دیار آمدی ...235شمارهٔ ۲۵۱: ما بدین درگه بامید گدائی آمدیم 236شمارهٔ ۲۵۲: بیا که روی سوی کوی میفروش کنیم 237شمارهٔ ۲۵۳: بیا یکدم بگرد دل بر آئیم 238شمارهٔ ۲۵۴: از باده دوش سخت مخمورم 239شمارهٔ ۲۵۵: دیشب بیاد چشم تو بیدار بوده ایم 240شمارهٔ ۲۵۶: ز آبادی بویرانی رسیدیم 241شمارهٔ ۲۵۷: بر آن سرم که بکوی مغان سرای کنم 242شمارهٔ ۲۵۸: بر در میخانه امشب بزم نو آئین کنم 243شمارهٔ ۲۵۹: روزی فتد آخر که من این دام ببرم 244شمارهٔ ۲۶۰: من بشیشه درون پری دارم 245شمارهٔ ۲۶۱: ما فرو مانده در این ره به نخستین ...246شمارهٔ ۲۶۲: با خراباتیان رهی دارم 247شمارهٔ ۲۶۳: دلی از نازکی چون شیشه دارم 248شمارهٔ ۲۶۴: بگشای در خانه که نره گدائیم 249شمارهٔ ۲۶۵: خیز تا رخت از این کوی بیکسوی کنیم 250شمارهٔ ۲۶۶: من صراحی بزیر کش دارم 251شمارهٔ ۲۶۷: خیز ای همدم که یکدم ناله و زاری ک ...252شمارهٔ ۲۶۸: من پرستار روی و موی توام 253شمارهٔ ۲۶۹: باز از دل شیدائی، شوریده سری دارم 254شمارهٔ ۲۷۰: ما فاطمیان سید عالی نسبستیم 255شمارهٔ ۲۷۱: رفتی و رخ خوب تر اسیر ندیدیم 256شمارهٔ ۲۷۲: در کوی دوست با غم و باشیون آمدیم 257شمارهٔ ۲۷۳: خیال جنت الماوی نداریم 258شمارهٔ ۲۷۴: اگر بگسستی از ما، غم نداریم 259شمارهٔ ۲۷۵: یک نیمه دل را به جمال تو سپردیم 260شمارهٔ ۲۷۶: خیز ای بت شنگول و بده باده که مست ...261شمارهٔ ۲۷۷: ای بار خدا ره بسوی خویش نمایم 262شمارهٔ ۲۷۸: ز لعل دلکشت ای یارجانی مطلبی دارم 263شمارهٔ ۲۷۹: شبی که تنگ لبت را چو جان ببر گیرم 264شمارهٔ ۲۸۰: ایکاش که چون موی ابر روی تو افتم 265شمارهٔ ۲۸۱: با سر زلف پریش تو کشاکش دارم 266شمارهٔ ۲۸۲: ما چرا سخت در این حلقه گرفتار شدی ...267شمارهٔ ۲۸۳: دیوانه ام دیوانه ام 268شمارهٔ ۲۸۴: ما بسی مرحله دور و دراز آمده ایم 269شمارهٔ ۲۸۵: تشویش بدو زشت و کم و بیش نداریم 270شمارهٔ ۲۸۶: برخیز که گرد دل درویش برآئیم 271شمارهٔ ۲۸۷: خیز که تا بر در دل ره کنیم 272شمارهٔ ۲۸۸: سبحه را دیشب بشیخ شهر بردم ارمغان 273شمارهٔ ۲۸۹: نز خدایم میتوان بگریختن 274شمارهٔ ۲۹۰: گر نیستی از عاشقان از عاشقی افسان ...275شمارهٔ ۲۹۱: بنده را سر بر آستان بودن 276شمارهٔ ۲۹۲: جان و تن را بعشق سودا کن 277شمارهٔ ۲۹۳: ترکانه سحر تاخته آمد بسر من 278شمارهٔ ۲۹۴: وقت سحر آمد اهل ترتیب سحر کن 279شمارهٔ ۲۹۵: شب آمد جام می را مرحبا کن 280شمارهٔ ۲۹۶: خاتم از دست اهرمن بستان 281شمارهٔ ۲۹۷: در دل ویران خیال رای تو مهمان 282شمارهٔ ۲۹۸: روز و شب بیهده با اختر خود جنگ مک ...283شمارهٔ ۲۹۹: خدای جهان در جهان جهان 284شمارهٔ ۳۰۰: عیب دانشور بود با ناکسان صهبا زدن 285شمارهٔ ۳۰۱: رخ است آن یا چمن یا باغ نسرین 286شمارهٔ ۳۰۲: آن لعل لب و دهان خندان 287شمارهٔ ۳۰۳: بچنگ دیو اسیرم بدست غول زبون 288شمارهٔ ۳۰۴: روز ابر و ترشح باران 289شمارهٔ ۳۰۵: نمیدانم چه کردی با دل من 290شمارهٔ ۳۰۶: ای دشمن جان من و ای خیره تن من 291شمارهٔ ۳۰۷: عید شد باده مغانه بزن 292شمارهٔ ۳۰۸: کس را مسنج جز بترازوی خویشتن 293شمارهٔ ۳۰۹: چندانکه زیم با دل آسوده زیم من 294شمارهٔ ۳۱۰: نکرده ای ببر ای سرو جامه گلگون 295شمارهٔ ۳۱۱: در کفت دارم، دلی خارش بکن رارش بک ...296شمارهٔ ۳۱۲: امروز امیر در میخانه توئی تو 297شمارهٔ ۳۱۳: می نخوردی سخن از باده و از جام بگ ...298شمارهٔ ۳۱۴: سر تا بقدم ترک منا، جان و دلی تو 299شمارهٔ ۳۱۵: مبر در پیش زاهد نام باده 300شمارهٔ ۳۱۶: آن مست ببین بی خبر از خویش فتاده 301شمارهٔ ۳۱۷: ندارم توشه ای از بهر این ره 302شمارهٔ ۳۱۸: چهره را رنگی بده آبی بده 303شمارهٔ ۳۱۹: من بدین کهنه دلق و کهنه کلاه 304شمارهٔ ۳۲۰: ایشیخ جز این خرقه و دستار چه داری 305شمارهٔ ۳۲۱: زلفکا چند حیله ساز کنی 306شمارهٔ ۳۲۲: تن همه زشتی و بدی یارجلاخذبیدی 307شمارهٔ ۳۲۳: شیخنا بگذر از توئی و منی 308شمارهٔ ۳۲۴: این طره پر چین که شکن در شکن استی 309شمارهٔ ۳۲۵: هر جا سخن از شکر و قند و عسل استی 310شمارهٔ ۳۲۶: ای خواجه شنیدستم زین کوچه رهی دار ...311شمارهٔ ۳۲۷: سخن بگوی که شیرین لب و شکردهنی 312شمارهٔ ۳۲۸: قربان مقدمت که ببزم من آمدی 313شمارهٔ ۳۲۹: گر تلخ کنی و گر ترش روی 314شمارهٔ ۳۳۰: با رقیبان سر سفر داری 315شمارهٔ ۳۳۱: چون شود با ما اگر رسم ستم کمتر کن ...316شمارهٔ ۳۳۲: شنیدستم که با یاری نهانی 317شمارهٔ ۳۳۳: از فکرت و اندیشه در آزار چرائی 318شمارهٔ ۳۳۴: ترک من نیمه شب از در با چراغ آید ...319شمارهٔ ۳۳۵: ترک بدخوی جفا جوی بلا بالا توئی 320شمارهٔ ۳۳۶: چرا میل دل آزاری نداری 321شمارهٔ ۳۳۷: اگر یک جرعه می در شیشه داری 322شمارهٔ ۳۳۸: رفتم بدر پیر خرابات تو بودی 323شمارهٔ ۳۳۹: هر که را در ره طلب بینی 324شمارهٔ ۳۴۰: بده ایساقی بزم آنقدح هوش زدای 325شمارهٔ ۳۴۱: آشکارا، روز طعن و لعن زندان میکنی 326شمارهٔ ۳۴۲: امروز مرا جام ز باده تهی استی 327شمارهٔ ۳۴۳: تو از عالم جز این یکدم نداری 328شمارهٔ ۳۴۴: رهم در بزم جان و دل تو دادی 329شمارهٔ ۳۴۵: شنیده ام که تو ای خواجه کیمیا دار ...330شمارهٔ ۳۴۶: ای تیره تن ما که بجان دشمن مائی 331شمارهٔ ۳۴۷: یک امشبی که تو آسوده در کنار منی 332شمارهٔ ۳۴۸: خواهی از حرف بد اندیش سلامت باشی 333شمارهٔ ۳۴۹: امشب که منم با تو در اینخانه خالی 334شمارهٔ ۳۵۰: بجان دشمن بغیر تن نداری 335شمارهٔ ۳۵۱: تا چند کند دست تو با زلف تو بازی 336شمارهٔ ۳۵۲: رفته از ما و تو منی و توئی 337شمارهٔ ۳۵۳: هی خویش بیارای و خر خویش بیارای 338شمارهٔ ۳۵۴: تو با لب نمکین از چه قند گفتاری 339شمارهٔ ۳۵۵: در ده قدح باده که با زخم فراقی 340شمارهٔ ۳۵۶: چه خوش بود که شبی در کنار من خسبی 341شمارهٔ ۳۵۷: تا لاله صفت جانا گلگونه قبا کردی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ