کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در کوی دوست با غم و باشیون آمدیم
    بی مرحبا بدادن جان و تن آمدیم
    عشاق جمله گر تن بی پیرهن شدند
    ما را ببین که پیرهن بی تن آمدیم
    ای کدخدای ده نظزی کن بر این گدا
    کاخر نه بهر خوشه بر خرمن آمدیم
    ما را نه حسرت است بگلچین نه باغبان
    ما خود زبهر دیدن این گلشن آمدیم
    گفتند میکشد همه کس را، بدین امید
    تیغ و کفن ابر کف و بر گردن آمدیم
    گفتم ز دیده چون بدلم راه کرده ای؟
    گفتا چه خور بخانه از این روزن آمدیم
    نبود عجب اگر بسر کوی دوست ما
    با پای خویشتن ز پی کشتن آمدیم
    دیدیم دوست دشمن جانیست با حبیب
    ما هم بدین خیال بر دشمن آمدیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha