کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وقت سحر آمد اهل ترتیب سحر کن
    آرایش این بزم بآئین دگر کن
    یک نیمه بخوابند و دگر نیمه بمستی
    یاران قدح کش همه را باز خبر کن
    آن تاج مکلل بگهر، باز بسر نه
    وان پیرهن دیبه زر تار، ببر کن
    آن زلف که آشفته شد از خواب شب دوش
    سرگشته و برگشته همه یک بدگر کن
    ای کاشغری ترک نکو روی نکو خوی
    در کار می و جام، یکی نیک نظر کن
    تو دوش سمر گفتی و باران همه خفتند
    امروز بمستی همه را باز سمر کن
    آنچهر که آراسته چون ماه دو هفته است
    هر هفت کن از عشوه و آراسته تر کن
    آن زلف نگونسار که وارونه کند کار
    پیچیده و آشفته تر و زیر و زبر کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha