میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۴: وقت سحر آمد اهل ترتیب سحر کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وقت سحر آمد اهل ترتیب سحر کن آرایش این بزم بآئین دگر کن یک نیمه بخوابند و دگر نیمه بمستی یاران قدح کش همه را باز خبر کن آن تاج مکلل بگهر، باز بسر نه وان پیرهن دیبه زر تار، ببر کن آن زلف که آشفته شد از خواب شب دوش سرگشته و برگشته همه یک بدگر کن ای کاشغری ترک نکو روی نکو خوی در کار می و جام، یکی نیک نظر کن تو دوش سمر گفتی و باران همه خفتند امروز بمستی همه را باز سمر کن آنچهر که آراسته چون ماه دو هفته است هر هفت کن از عشوه و آراسته تر کن آن زلف نگونسار که وارونه کند کار پیچیده و آشفته تر و زیر و زبر کن میرزا حبیب خراسانی