کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امشب که منم با تو در اینخانه خالی
    کس جز من و تو نیست در این کوی و حوالی
    عمریست که من با تو بتا فرصت اینحال
    میجستم و یک امشبه فرصت شده حالی
    از دست تو نوش است و خوش و خوب و گوارا
    گر می همه دردیست و گر کاسه سفالی
    سیلی خورد از بادزن ار عود بسوزد
    گر دم زند آنجا نفس باد شمالی
    گر شمع زبان آورد، ار چنگ بنالد
    شاید که زبانش ببری، گوش بمالی
    بر خیز و بیا تا بسر بام برآئیم
    تا ماه بدانند ز ابروی هلالی
    در وصف جمال تو جز اینقدر ندانم
    کز حسن تمامی و بخوبی بکمالی
    از عمر حبیبا نتوان کرد حسابش
    بیدوست بسر گر رود ایام ولیالی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha