کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به جان دشمن به غیر تن نداری
    تن ار کردی رها، دشمن نداری
    مکن پولاد و آهن جوشن خویش
    دل ار پولاد و از آهن نداری
    مرو اندر صف پیکار مردان
    که غیر از خوی و روی زن نداری
    سلیمانی بداده خاتم از دست
    ولیکن جز خود اهریمن نداری
    بدزدی گر ز بیم تیغ دشمن
    سری شایسته بر گردن نداری
    دل از آهن کن و بر تن بیارای
    برزم دشمن، ار جوشن نداری
    همین ما و منی خصم من و تو است
    که خصمی غیر ما و من نداری
    بزن بال و پری، بشکن قفس را
    مگر اندیشه گلشن نداری
    الا ای رشته کم تابی از آنروی
    گذر بر چشمه سوزن نداری
    بکاخت تافته مهری ز روزن
    تو کوری، چشم بر روزن نداری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha