به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میرزا حبیب خراسانی

میرزا حبیب خراسانیغزل هاشمارهٔ ۲۲۹: خداوندا عجب شوریده رائیم

600عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خداوندا عجب شوریده رائیم
چنین بیدانش و بیدل چرائیم
یکی پوید ره مسجد، یکی دیر
از این سو رانده زان سومانده مائیم
نه راه خلق پویان نی ره حق
نمیدانم در این عالم کرائیم
حقیر و ناتوان و زار و بی ریا
اسیر و دردمند و بی نوائیم
بسوی درگهت راهی نداریم
جز این ره که تو شاهی ما گدائیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۲۸: نیمه هشیاریم و یک نیم دگر مستانه ...2شمارهٔ ۲۲۹: خداوندا عجب شوریده رائیم 3شمارهٔ ۲۳۰: بجرم آنکه تو خون کرده ای دل ما را 4شمارهٔ ۲۳۱: بنده ام بنده ولی بیخردم 5شمارهٔ ۲۳۲: در این خرمن گدائی خوشه چینم 6شمارهٔ ۲۳۳: دوش دو بهره نرفته ز شبم 7شمارهٔ ۲۳۴: ما بیخودان مست که رند و قلندریم 8شمارهٔ ۲۳۵: در رود کنگ دره تنگی گرفته ایم 9شمارهٔ ۲۳۶: ای خواجه با تو من سخنی مختصر کنم 10شمارهٔ ۲۳۷: گر تو می در خواب خوردی، ما به بید ...11شمارهٔ ۲۳۸: زر چه باشد که نثار کف پای تو کنم 12شمارهٔ ۲۳۹: بتقریبی ز ما گاهی ببر نام 13شمارهٔ ۲۴۰: یک بوسه زلعل لب دلجوی تو خواهم 14شمارهٔ ۲۴۱: ما راز نهانیم که در قلب جهانیم 15شمارهٔ ۲۴۲: از قول دوست ما بیکی مرحبا خوشیم 16شمارهٔ ۲۴۳: چون شود سردی فزون کار می و ساغر ک ...17شمارهٔ ۲۴۴: بتی شیرین لب اما ترشروی و تند خو ...18شمارهٔ ۲۴۵: باده پیش آر که ما گوش بغوغا ندهیم 19شمارهٔ ۲۴۶: با سبوی میفروشان دست بیعت داده ای ...20شمارهٔ ۲۴۷: ما قدح جز زکف شاهد صادق نزنیم 21شمارهٔ ۲۴۸: گر میخری شکسته تو خود ما شکسته ای ...22شمارهٔ ۲۴۹: من بجز کار می و ساقی و ساغر نکنم 23شمارهٔ ۲۵۰: بار دیگر یارجویان بر در دیار آمدی ...24شمارهٔ ۲۵۱: ما بدین درگه بامید گدائی آمدیم 25شمارهٔ ۲۵۲: بیا که روی سوی کوی میفروش کنیم 26شمارهٔ ۲۵۳: بیا یکدم بگرد دل بر آئیم 27شمارهٔ ۲۵۴: از باده دوش سخت مخمورم 28شمارهٔ ۲۵۵: دیشب بیاد چشم تو بیدار بوده ایم 29شمارهٔ ۲۵۶: ز آبادی بویرانی رسیدیم 30شمارهٔ ۲۵۷: بر آن سرم که بکوی مغان سرای کنم 31شمارهٔ ۲۵۸: بر در میخانه امشب بزم نو آئین کنم 32شمارهٔ ۲۵۹: روزی فتد آخر که من این دام ببرم 33شمارهٔ ۲۶۰: من بشیشه درون پری دارم 34شمارهٔ ۲۶۱: ما فرو مانده در این ره به نخستین ...35شمارهٔ ۲۶۲: با خراباتیان رهی دارم 36شمارهٔ ۲۶۳: دلی از نازکی چون شیشه دارم 37شمارهٔ ۲۶۴: بگشای در خانه که نره گدائیم 38شمارهٔ ۲۶۵: خیز تا رخت از این کوی بیکسوی کنیم 39شمارهٔ ۲۶۶: من صراحی بزیر کش دارم 40شمارهٔ ۲۶۷: خیز ای همدم که یکدم ناله و زاری ک ...41شمارهٔ ۲۶۸: من پرستار روی و موی توام 42شمارهٔ ۲۶۹: باز از دل شیدائی، شوریده سری دارم 43شمارهٔ ۲۷۰: ما فاطمیان سید عالی نسبستیم 44شمارهٔ ۲۷۱: رفتی و رخ خوب تر اسیر ندیدیم 45شمارهٔ ۲۷۲: در کوی دوست با غم و باشیون آمدیم 46شمارهٔ ۲۷۳: خیال جنت الماوی نداریم 47شمارهٔ ۲۷۴: اگر بگسستی از ما، غم نداریم 48شمارهٔ ۲۷۵: یک نیمه دل را به جمال تو سپردیم 49شمارهٔ ۲۷۶: خیز ای بت شنگول و بده باده که مست ...50شمارهٔ ۲۷۷: ای بار خدا ره بسوی خویش نمایم 51شمارهٔ ۲۷۸: ز لعل دلکشت ای یارجانی مطلبی دارم 52شمارهٔ ۲۷۹: شبی که تنگ لبت را چو جان ببر گیرم 53شمارهٔ ۲۸۰: ایکاش که چون موی ابر روی تو افتم 54شمارهٔ ۲۸۱: با سر زلف پریش تو کشاکش دارم 55شمارهٔ ۲۸۲: ما چرا سخت در این حلقه گرفتار شدی ...56شمارهٔ ۲۸۳: دیوانه ام دیوانه ام 57شمارهٔ ۲۸۴: ما بسی مرحله دور و دراز آمده ایم 58شمارهٔ ۲۸۵: تشویش بدو زشت و کم و بیش نداریم 59شمارهٔ ۲۸۶: برخیز که گرد دل درویش برآئیم 60شمارهٔ ۲۸۷: خیز که تا بر در دل ره کنیم 61شمارهٔ ۲۸۸: سبحه را دیشب بشیخ شهر بردم ارمغان 62شمارهٔ ۲۸۹: نز خدایم میتوان بگریختن 63شمارهٔ ۲۹۰: گر نیستی از عاشقان از عاشقی افسان ...64شمارهٔ ۲۹۱: بنده را سر بر آستان بودن 65شمارهٔ ۲۹۲: جان و تن را بعشق سودا کن 66شمارهٔ ۲۹۳: ترکانه سحر تاخته آمد بسر من 67شمارهٔ ۲۹۴: وقت سحر آمد اهل ترتیب سحر کن 68شمارهٔ ۲۹۵: شب آمد جام می را مرحبا کن 69شمارهٔ ۲۹۶: خاتم از دست اهرمن بستان 70شمارهٔ ۲۹۷: در دل ویران خیال رای تو مهمان 71شمارهٔ ۲۹۸: روز و شب بیهده با اختر خود جنگ مک ...72شمارهٔ ۲۹۹: خدای جهان در جهان جهان 73شمارهٔ ۳۰۰: عیب دانشور بود با ناکسان صهبا زدن 74شمارهٔ ۳۰۱: رخ است آن یا چمن یا باغ نسرین 75شمارهٔ ۳۰۲: آن لعل لب و دهان خندان 76شمارهٔ ۳۰۳: بچنگ دیو اسیرم بدست غول زبون 77شمارهٔ ۳۰۴: روز ابر و ترشح باران 78شمارهٔ ۳۰۵: نمیدانم چه کردی با دل من 79شمارهٔ ۳۰۶: ای دشمن جان من و ای خیره تن من 80شمارهٔ ۳۰۷: عید شد باده مغانه بزن 81شمارهٔ ۳۰۸: کس را مسنج جز بترازوی خویشتن 82شمارهٔ ۳۰۹: چندانکه زیم با دل آسوده زیم من 83شمارهٔ ۳۱۰: نکرده ای ببر ای سرو جامه گلگون 84شمارهٔ ۳۱۱: در کفت دارم، دلی خارش بکن رارش بک ...85شمارهٔ ۳۱۲: امروز امیر در میخانه توئی تو 86شمارهٔ ۳۱۳: می نخوردی سخن از باده و از جام بگ ...87شمارهٔ ۳۱۴: سر تا بقدم ترک منا، جان و دلی تو 88شمارهٔ ۳۱۵: مبر در پیش زاهد نام باده 89شمارهٔ ۳۱۶: آن مست ببین بی خبر از خویش فتاده 90شمارهٔ ۳۱۷: ندارم توشه ای از بهر این ره 91شمارهٔ ۳۱۸: چهره را رنگی بده آبی بده 92شمارهٔ ۳۱۹: من بدین کهنه دلق و کهنه کلاه 93شمارهٔ ۳۲۰: ایشیخ جز این خرقه و دستار چه داری 94شمارهٔ ۳۲۱: زلفکا چند حیله ساز کنی 95شمارهٔ ۳۲۲: تن همه زشتی و بدی یارجلاخذبیدی 96شمارهٔ ۳۲۳: شیخنا بگذر از توئی و منی 97شمارهٔ ۳۲۴: این طره پر چین که شکن در شکن استی 98شمارهٔ ۳۲۵: هر جا سخن از شکر و قند و عسل استی 99شمارهٔ ۳۲۶: ای خواجه شنیدستم زین کوچه رهی دار ...100شمارهٔ ۳۲۷: سخن بگوی که شیرین لب و شکردهنی 101شمارهٔ ۳۲۸: قربان مقدمت که ببزم من آمدی 102شمارهٔ ۳۲۹: گر تلخ کنی و گر ترش روی 103شمارهٔ ۳۳۰: با رقیبان سر سفر داری 104شمارهٔ ۳۳۱: چون شود با ما اگر رسم ستم کمتر کن ...105شمارهٔ ۳۳۲: شنیدستم که با یاری نهانی 106شمارهٔ ۳۳۳: از فکرت و اندیشه در آزار چرائی 107شمارهٔ ۳۳۴: ترک من نیمه شب از در با چراغ آید ...108شمارهٔ ۳۳۵: ترک بدخوی جفا جوی بلا بالا توئی 109شمارهٔ ۳۳۶: چرا میل دل آزاری نداری 110شمارهٔ ۳۳۷: اگر یک جرعه می در شیشه داری 111شمارهٔ ۳۳۸: رفتم بدر پیر خرابات تو بودی 112شمارهٔ ۳۳۹: هر که را در ره طلب بینی 113شمارهٔ ۳۴۰: بده ایساقی بزم آنقدح هوش زدای 114شمارهٔ ۳۴۱: آشکارا، روز طعن و لعن زندان میکنی 115شمارهٔ ۳۴۲: امروز مرا جام ز باده تهی استی 116شمارهٔ ۳۴۳: تو از عالم جز این یکدم نداری 117شمارهٔ ۳۴۴: رهم در بزم جان و دل تو دادی 118شمارهٔ ۳۴۵: شنیده ام که تو ای خواجه کیمیا دار ...119شمارهٔ ۳۴۶: ای تیره تن ما که بجان دشمن مائی 120شمارهٔ ۳۴۷: یک امشبی که تو آسوده در کنار منی 121شمارهٔ ۳۴۸: خواهی از حرف بد اندیش سلامت باشی 122شمارهٔ ۳۴۹: امشب که منم با تو در اینخانه خالی 123شمارهٔ ۳۵۰: بجان دشمن بغیر تن نداری 124شمارهٔ ۳۵۱: تا چند کند دست تو با زلف تو بازی 125شمارهٔ ۳۵۲: رفته از ما و تو منی و توئی 126شمارهٔ ۳۵۳: هی خویش بیارای و خر خویش بیارای 127شمارهٔ ۳۵۴: تو با لب نمکین از چه قند گفتاری 128شمارهٔ ۳۵۵: در ده قدح باده که با زخم فراقی 129شمارهٔ ۳۵۶: چه خوش بود که شبی در کنار من خسبی 130شمارهٔ ۳۵۷: تا لاله صفت جانا گلگونه قبا کردی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ