کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک امشبی که توئی در برابرم سرمست
    گمان مبر که خبر از وجود خویشم هست
    نشسته ای تو، من و شمع ایستاده بپای
    تو مست باده و من مست چشم باده پرست
    قسم بجان تو کز جان و از جهان برخاست
    هر آنکه یک نفس از روی عیش با تو نشست
    نهاد دل بتو و از همه جهان برداشت
    گشاد در بتو و بر رخ دو عالم بست
    بخواب نیز نمی آید این خیال که تو
    نشسته باشی و من ایستاده جام بدست
    گذشت کار حبیب این زمان چه میخواهی
    فتاد ماهی در آب و رفت تیر از شست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha