کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ترکم امشب بسرا بیخود و مدهوش آمد
    مست و ساغر زده چون دوش و پریدوش آمد
    نادر افتاد که ما را ز پس تنهائی
    نیمه شب تا سحر آن ترک در آغوش آمد
    چه ثنا گویمت ای باده که این لطف بدیع
    بمن از دوست زبیهوشی، نز هوش آمد
    همه شب بودم از اینسوی بدانسوی کشان
    سر آن زلف پریشیده که تا دوش آمد
    وعده بسیار مرا داد بمستی لیکن
    وقت هشیاریش از وعده فراموش آمد
    دوش از مستی تا صبح همی گفت سخن
    چونکه امروز بهوش آمد، خاموش آمد
    آشتی داد بهم روز وصال و شب هجر
    داوریها که از آن زلف و بنا گوش آمد
    شب بیک پیرهن اندر بر ما خفت و پگاه
    جست و برجست و کمر بست و قبا پوش آمد
    خوش بخندید و پسندید چه از قول حبیب
    این غزل چون گهرش در صدف گوش آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha